راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش
راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش
راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش
توکل واقعی به خداوند مانع از توسل به اسباب نیست و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. توکل حقیقی وقتی حاصل میشود که انسان همه کارهایی را که در عالم هستی انجام میگیرد، از جانب پروردگار بداند و هیچ قدرتی را جز او مؤثر نداند و معتقد باشد که حول و قوهای نیست مگر بهواسطه او.
توکل به خدا
توکل، عبارت است از اعتماد و اطمینان قلبی بنده در جمیع امور خود به خدا و حواله کردن همه کارهای خود را به او و تکیهبر حول و قوه الهی نمودن.
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و اله) فرمود: «از جبرئیل پرسیدم: توکل چیست؟ پاسخ داد: آگاهی به این واقعیت که مخلوق، نه زیان میرساند و نه عطا و منعی دارد و اینکه چشم از دست و سرمایه مردم برداری؛ هنگامیکه بندهای چنین شد جز برای خدا کار نمیکند و به غیر او امیدی ندارد؛ و اینها همگی حقیقت و مرز توکلاند» این صفت باارزش در صورتی حاصل میشود که انسان همه کارهایی را که در عالم هستی انجام میگیرد، از جانب پروردگار بداند و هیچ قدرتی را جز او مؤثر نداند و معتقد باشد که حول و قوهای نیست مگر بهواسطه او؛ اگر کسی واقعاً چنین اعتقادی داشته باشد، در دل به خدا اعتماد پیداکرده و بر او تکیه میکند.
عوامل توکل در قرآن
- اطمینان انسان به فقر ذاتی خود: «ای مردم همه شما نیازمندان به خدا هستید و تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است.» (فاطر، 15) کسانی که خود را در برابر خداوند متعال فقیر مطلق بدانند زمینه توکل به خداوند را فراهم کردهاند.
- یقین به اینکه قادر مطلق خداوند است: در قرآن مجید در موارد متعددی مردم را به این مسأله توجه داده که به دیگران اعتماد نکنند، در گرفتاریها و سختیها به خدا توجه کنید و بهطورکلی امور خود را به خدا واگذارید و با اعتماد بر او دنبال فعالیت خویش بروید، ازجمله میفرماید: «اگر خداوند زیانى به تو برساند، هیچکس جز او نمىتواند آن را برطرف سازد! و اگر خیرى به تو رساند، او بر همهچیز تواناست (و از قدرت او، هرگونه نیکى ساخته است (انعام، 17)». همچنین میفرماید:«بگو: «همه کارها (و پیروزیها) به دست خداست!» (آلعمران، 154)
در آیه دیگری میفرماید:«و اگر خداوند، (براى امتحان یا کیفر گناه)، زیانى به تو رساند، هیچکس جز او آن را برطرف نمىسازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچکس مانع فضل او نخواهد شد! آن را به هر کس از بندگانش بخواهد مىرساند و او غفور و رحیم است!» (یونس،107) 3. یقین به اینکه عالم مطلق خداست، قرآن میفرماید:« کار خود را به خدا وامیگذارم همانا خداوند نسبت به بندگانش بیناست…». (مو من، 44)
- یقین به اینکه مسببالاسباب حقیقی خداوند است، قرآن دراینباره میفرماید:«بگو: چه کسى مىتواند شمارا در برابر اراده خدا حفظ کند اگر او بدى یا رحمتى را براى شما اراده کند؟! و آنها جز خدا هیچ سرپرست و یاورى براى خود نخواهند یافت.» (احزاب، 17) بهعبارتدیگر؛ یقین به اینکه خداوند علت تامه و کامل همه امور است و همه را کفایت میکند قرآن میفرماید: «آیا خداوند برای نجات و دفاع از بندهاش کافی نیست.» (زمر/36)
- توکل را مایه سعادت خود بدانیم زیرا خدای متعال درباره توکل فرموده است: «و چرا بر خدا توکّل نکنیم، بااینکه ما را به راههاى (سعادت) رهبرى کرده است؟!» (ابراهیم، 12) «کسی که چهل روز عبادت خالصانه خود را برای خداوند بیاورد چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود»
- یقین به اینکه سرانجام همه امور به خداوند برمیگردد و خداوند غایت الامور است. (هود،123)
- یقین به اینکه رازق واقعی خداوند متعال است. (نحل، 73) کسی که تنها خداوند را روزیرسان خود بداند تنها بر او توکل خواهد کرد.
- یقین به اینکه حاکمیت مطلق از آن خداست. چنانکه قرآن میفرماید:«بگو: «اگر مىدانید، چه کسى حکومت همه موجودات را در دست دارد و به بیپناهان پناه مىدهد و نیاز به پناه دادن ندارد؟!» (مؤمنون، 88)
رسیدن به مراحل بالای توکل:
همه صفات و محاسن اخلاقی با ممارست و تلاش خالصانه بهدستآمده و استمرار مییابد. اگر انسان بخواهد حرفهای را فراگیرد باید تلاش مستمری داشته باشد تا به حد استادی برسد و چهبسا تلاش او سالها به طول انجامد. اگر شخص بخواهد به مراحل بالای صفات اخلاقی ازجمله «توکل» برسد، باید در مصادیق مختلفی که برایش پیش میآید، توکل به خدا کند و هیچگاه توکل را از دید خود دور نکند. در برخی از روایات درباره اخلاص و نتیجه استمرار بر آن میفرماید: «کسی که چهل روز عبادت خالصانه خود را برای خداوند بیاورد چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود.» (بحارالانوار، ج 53، ص 326) دیگر صفات اخلاقی نیز، چنین است. اگر استمرار و مجاهدت باشد این حالات اخلاقی در انسان تبدیل به ملکات شده و ماندگار میشوند.
منابع: سایت اسلام کوئیست؛ بحارالانوار ج 53
منبع: تبیان