دو حادثـه و یک تحلیل
دو حادثـه و یک تحلیل
اعتراف پدر و پسر به ۵۰ فقره سرقت لوازم خودروهای پایتخت
سر کلانتر هفتم پلیس پایتخت، از دستگیری پدر و پسر خلافکاری خبر داد که در بازجوییهای پلیسی به ۵۰ فقره سرقت لوازم خودرو اعتراف کردند.
وی گفت: در پی وقوع چندین فقره سرقت در نواحی مرکزی پایتخت و بهتبع آن دریافت شکایات و گزارشهای مردمی مبنی بر سرقت لوازم خودرو در محدوده نازیآباد تهران کهموجی از نارضایتی را برای ساکنان این منطقه فراهم کرده بود؛پروندهای دراین رابطه تشکیل و رسیدگی به موضوع بلافاصله در دستور کارآگاهان قرار گرفت.
وی افزود: بلافاصله مأموران تحقیقات گسترده و گشت زنیهای هدفمند خود را آغاز و سرانجام هفتم مهرماه با زیر نظر گرفتن محلهای سرقت موفق به دستگیری دو متهم موردنظر شدند. سر کلانتر هفتم پلیس پایتخت ادامه داد: مأموران با هماهنگی مقام قضائی، ضمن ورود به منزل متهمان ، ۱۲ دستگاه ضبط خودرو؛ ۱۶ عدد پنل؛ دو حلقه لاستیک خودرو؛ دو عدد ساب باکس و ۶ عدد گوشی تلفن همراه کشف کردند. سرهنگ موقوفهای بابیان اینکه متهمان پرونده که پدر و پسری به نامهای ارسلان و اردلان، در خلال بازجوییهای پلیسی به ۵۰ فقره سرقت معترف شدند که پس از بررسی و اعلام به مالباختگان ۱۶ تن از شکات در کلانتری ۱۳۰ نازیآباد حاضر و اموال خود را در بین اقلام مکشوفه شناسایی کردند. وی افزود: در تحقیقات گستردهتر و طبق آخرین استعلامات انجامشده مشخص شد متهمان سرقتهای مشابه زیادی را در سطح محدوده انجام دادهاند که بهاحتمال سرقتهای دیگر از سوی این دو و به جهت شناسایی دیگر شکات، نامبردگان به همراه پرونده برای سیر مراحل قانونی بنا به دستور بازپرس دادسرای ناحیه ۱۲ شهر تهران در اختیار کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند. منبع: مهر
سرقت از عکاس خبرگزاری، راز سرقت به شیوه بیهوشی را فاش کرد
سارق سابقهداری که پس از شکار طعمههایش از سایت دیوار در ملاقات حضوری برای خرید کالا ، آنها را مسموم و دست به سرقت میزد،در زندان شناسایی شد.
فردی با مراجعه به کلانتری 14 رسالت شهرستان کرج به مأموران اعلام کرد که در شهر تهران، در محدوده اتوبان آزادگان مورد سرقت قرارگرفته و سارق به شیوه بیهوشی اقدام به سرقت گوشی تلفن همراه وی به ارزش تقریبی دو میلیون و 200 هزار تومان کرده است.
مالباخته که عکاس یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور است ، پس از حضور در کلانتری 14 رسالت شهرستان کرج، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: آگهی مربوط به فروش گوش تلفن همراه خود را در “سایت دیوار” ثبت کرده بودم که شخصی تحت عنوان خریدار با تلفنم تماس گرفت. پس از توافق بر سر قیمت خرید گوشی، در محل پل آزادگان قرار گذاشتیم و جوانی حدوداً 30 ساله در محل حاضر شد. پس از توافق بر سر قیمت گوشی این جوان به بهانه گرفتن پول از برادرش ، اقدام به کرایهی دربست یک خودرو سواری کرد و با یکدیگر به چهارراه بهار رفتیم. در آنجا ، این شخص طی تماس با برادرش خواهان چند دقیقه فرصت از بنده شد و نهایتاً بنده را به خوردن یک لیوان آبمیوه دعوت کرد. به بهانهی خرید آبمیوه از ماشین پیاده شد و پس از چند دقیقه با دو لیوان آب هویج مجدداً به ماشین بازگشت. به همان محل ملاقات اول خود در محدوده پل آزادگان بازگشتیم . در آنجا بود که این شخص مدعی شد پول خرید گوشی تلفن همراه توسط برادرش و از طریق سیستم شتاب بانکی بهحساب بنده واریزشده و به این بهانه از من خواست تا از طریق ATM موجدی حساب خودم را چک کنم ؛ در حالیه قصد مراجعه بهپای دستگاه خودپرداز ( ATM ) را داشتم ، دچار سردرد و سرگیجهی شدیدی شدم ؛ در آن شرایط تنها متوجه سرقت گوشی تلفن همراه خود توسط این شخص و فرار وی از محل شدم .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع “سرقت به عنف به شیوه بیهوشی” و به دستور شعبه پانزدهم دادسرای عمومی و انقلاب کرج ، پرونده برای رسیدگی در اختیار پلیس آگاهی شهرستان کرج قرار گرفت.
در ادامه رسیدگی به پرونده در پلیس آگاهی کرج، کارآگاهان موفق به شناسایی فردی به هویت مشخص در محدوده خیابان حافظ تهران شدند. بنا بر اظهارات این شخص ، وی اقدام به خرید گوشی تلفن همراه با کارتن مربوطه به قیمت یکمیلیون و 600 هزار تومان کرده و هیچ اطلاعی از مسروقه بودن آن نداشته است.
شخص خریدارِ گوشی تلفن همراه در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت : این گوشی را به همراه کارتنِ آن ، از فردی حدوداً 30 ساله خریداری کردم و با توجه به همراه بودن کارتن گوشی ، بههیچعنوان فکر نمیکردم که این گوشی مسروقه است. در ادامه رسیدگی به پرونده ، پرونده با اخذ نیابت قضایی از دادسرای عمومی و انقلاب کرج به دادسرای ناحیه 11 تهران ارجاع و به دستور بازپرس شعبه سوم این دادسرا، پرونده برای ادامه تحقیقات به پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.
با توجه به محل فروش گوشی تلفن همراه در محدوده خیابان حافظ و مجهز بودن مغازه به سیستم مداربسته ، کارآگاهان با بازبینی تصاویر بهدستآمده و همچنین انجام چهرهنگاری توسط مالباخته موفق به شناسایی تصاویر شخص سارق شدند.
با بهرهگیری از تصاویر بهدستآمده از متهم و همچنین سوابق مجرمین سابقهدار در پلیس آگاهی ، کارآگاهان موفق به شناسایی مجرم سابقهدار به نام محمد 34ساله شدند که برابر سوابقش بارها به اتهام سرقت دستگیر و روانهی زندان شده بود.
با شناسایی محمد بهعنوان متهم پرونده و در ادامه تحقیقات پلیسی ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی چندی پیش توسط گشت کلانتری 112 ابوسعید به اتهام همراه داشتن اسکناسهای مجعول دستگیر و به دستور مقام قضایی روانه زندان شده است.
متهم محمد پس از انتقال به پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ و مواجه حضوری با مالباخته و همچنین خریدار گوشی تلفن همراه، صراحتاً به سرقت گوشی تلفن همراه به شیوه بیهوشی و همچنین فروش مال مسروقه به مبلغ یکمیلیون و 600 هزار تومان اعتراف کرد.
متهم در خصوص انگیزه سرقتهایش عنوان داشت که سرقتهایش را برای تهیه هزینه مصرف مواد مخدرش از نوع شیشه انجام داده است. وی در خصوص نحوه انجام سرقتهایش نیز به کارآگاهان گفت: از طریق سایت دیوار افراد را شناسایی میکردم. نهایتاً پس از گذاشتن قرار ملاقات، به شیوه مسموم کردن با آبمیوه اقدام به سرقت گوشیهای تلفن همراه افراد میکردم و گوشیهای تلفن همراه را در محدوده خیابان حافظ میفروختم.
متهم در خصوص مدت فعالیت و محلهای ارتکاب سرقت خود نیز عنوان داشت: از اواخر سال گذشته و در شهرهای تهران ، قم ، کرج و شیراز ، به این شیوه و شگرد اقدام به سرقت کردهام.
سرهنگ کارآگاه حمدالله علیزاده ، رئیس پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت:با توجه به اعتراف صریح متهم به انجام سرقتهای مشابه در تهران و همچنین تعداد دیگری از شهرستانهای کشور و برای شناسایی سایر جرایم ارتکابی متهم و همچنین شناسایی و دعوت از سایر مالباختگان، دستور انتشار بدون پوشش تصویر متهم از سوی بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 11 تهران صادرشده است. لذا از شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شدند دعوت میشود تا برای پیگیری شکایات خود به نشانی پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ در میدان حر – انتهای خیابان 12 فروردین مراجعه کنند. منبع: میزان
جرمشناسی سرقت:
آسیب شناسان اجتماعی هرگونه عملی را که برخلاف موازین، مقررات، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد جرم مینامند و جرمشناسی به بررسی بزهکاری میپردازد تا علل پیدایی، تکوین، پیشرفت و نتایج آن را دریابد. ازاینرو، در جرمشناسی پدیدههایی وجود دارد که بهعنوان وسیله یا واسطه تجزیهوتحلیلهای پژوهشی و شناخت آسیبهای اجتماعی به کار آید. این حکم کلی در موارد سرقت نیز صدق میکند. (آسیبشناسی اجتماعی، هدایت الله ستوده چاپ یازدهم، سال 1383، ص 159)
علل و انگیزههای سرقت
در بررسی علل و انگیزههای سرقت میتوان از عوامل متعدد نام برد که چند نمونه آن بهاختصار بدین شرح است:
1- عوامل ذهنی مانند هوش کم یا زیاد، استعدادهای فردی و نظایر آن.
2- سن: بیشک تقسیمبندی انواع سرقت برحسب سارقان متعلق به گروههای سنی مختلف، متفاوت است تا جایی که برای مثال میتوان گفت بسیاری ازآنچه بزرگسالان در رفتار کودکان دزدی مینامند، ازنظر روان شناسان کودک ممکن است صرفاً کنجکاوی باشد.
3- جنس: چون بهطورمعمول قدرت بدنی زن از مرد کمتر است یا به تعبیر زیست شناسان مرد بیش از زن قدرت تحرک دارد، بنابراین موارد ارتکاب سرقت مخصوصاً اگر سرقتهایی که به طریقی باقدرت و تحرک بدنی ارتباط دارد. بین دو جنس متفاوت خواهد بود. بهعنوانمثال، دختران بیشتر اشیاء کوچک را میربایند و پسران غالباً وسایل الکتریکی و وسایل نقلیه (دوچرخه، موتورسیکلت، اتومبیل) را به سرقت میبرند.
4- وضعیت بدنی: زشتی و زیبایی، نقض عضو، بلندی و کوتاهی بیشازحد ممکن است از عوامل مؤثر در ارتکاب انحراف باشد. گاه دیدهشده که شخص تنومند و قویپنجه که از تأثیر هیکل خویش آگاهی دارند، برای خود حقی تصور میکند. عکس آنهم صادق است. به این معنی که گدایی یا جیببری در میان اشخاص ضعیفالجثه بیشتر دیده میشود. اما آنچه بیش از همه دراین پدیده تأثیر دارد، عوامل روانی عاطفی و اجتماعی- اقتصادی است. هرچند به یک تعبیر ظریفتر میتوان عوامل دیگر و ازجمله چهار مورد فوق را نیز متأثر از این عوامل دانست. (آسیبشناسی اجتماعی- هدایت الله ستوده، چاپ سیزدهم، سال 1383، انتشارات آوای نور، ص 159)
علل و انگیزههای روانی- عاطفی سرقت:
1- فقر عاطفی: فقر عاطفی از عوامل فردی سرقت است. کودکانی که از اختلالات عاطفی شدید رنج میبرند، معمولاً در خانوادههایی رشد یافتهاند که در اثر طلاق ازهمپاشیده شده یا والدین تربیت مناسبی را برای فرزندان در نظر نگرفتهاند. مرگ یکی از والدین و تبعیض بین فرزندان حالتهایی چون انزواطلبی، افسردگی و اختلالات رفتاری در کودکان به وجود میآورد و این عوامل بهنوبه خود ارتکاب جرم را تسهیل میکند.
2- ناکامی: ناکامی یا محرومیت اصطلاحی است که درزمینهٔ شکست در ارضای تمایلات به کار میرود و مراد از آن عدم امکان نیل به هدف است.
وقتی انسان میل دارد به هدفی برسد؛ ولی به علت برخورد با مانع یا موانعی چند بر آن هدف دست نمییابد میگوییم در او ناکامی ایجادشده است. وقتی میان امیال شدید ما و هدفهایمان سدهای نا شکستنی و نا گذشتنی حائل باشد، با ناکامی و تعارض و تنش مواجه میشویم. بهعنوانمثال، جوانی که در خانوادهای فقیر و بیچیز تولد یافته و در کودکی محبت ندیده و سالها مورد بیمهری و بیتوجهی واقعشده، احتمالاً در بزرگی به غارتگری اموال دیگران دست میزند و این امر برای او رضایت خاطری را فراهم میآورد که همواره در جستجوی آن است.
4- حسادت: حسد آرزوی زوال نعمت برای دیگران است. گاه فرد با توجه به عدم امکان دستیابی به موقعیت و منزلت دیگران رشک و حسد میبرد و چون نمیتواند بهمانند صاحبان اموال مالک آنها گردد، دست به دزدی میزند.
5- تجربههای دوران کودکی: حوادث تلخ دوران کودکی ممکن است از فرد شخصیتی جامعهستیز بسازد که در بزرگسالی او را به اعمال ضداجتماعی سوق دهد. چنین فردی دارای کجرویهای چندی است و ازجمله از اذیت و آزار دیگران و نیز سرقت اموال آنها لذت میبرد؛ زیرا وقتی دست به چنین کاری میزند گمان میکند انتقام خود را از دنیای بیرحم گرفته است.
6- احساس ناامنی: وضعیت مغشوش خانواده، ستیز و … اختلاف بین پدر و مادر و رفتار خشونتآمیز والدین، از علل مهمی است که جوان را دچار نگرانی و ناامنی کرده، در خود فرومیبرد و به کنارهگیری از دیگران بهویژه پدر و مادر میکشاند. جوان در چنین شرایطی روابط خود را با والدین گسسته، گاه درنتیجه فشار یا خواست درونی ناچار میشود برای ارضای نیازهای مادی و معنوی خود یا برای انتقام گرفتن از والدین به خاطر محدودیتها و سخت گیریهای نابجای آنها، دست به سرقت بزند.
7- خودنمایی: برخی از جوانان برای نشان دادن صفت «کله شقی» و جرئت حادثهجویی که برای آنها بسیار ارزشمند است، به بزهکاری روی میآورند و ظاهراً مصرف مواد مخدر یا دست زدن به سرقت برای یک جوان او را در چشم همگنانش کسی میسازد. ازاینرو فرد با موقعیتهای مساعدی برای ارتکاب جرم روبرو میگردد و به دزدی و غارت اموال دیگران دست میزند و اموال مسروقه را باافتخار در اختیار دوستان میگذارد و بدینوسیله با ایفای چنین نقشی، نیاز به تعلقخاطر گروهی خود را برآورده میسازد.
1- محبت زیاد: زیادهروی در محبت نیز مانع رشد و تکامل شخصیت کودک میگردد. کودکان نازپرورده که در محیط خانواده تمام توقعات و خواستههایشان بدون چونوچرا انجام میگیرد در اجتماع نیز انتظار دارند تمام آرزوهای آنان بهزودی برآورده شود. در صورت عدم توفیق و روبهرو شدن با شکست تصور میکنند که همه علیه آنان قیام نموده و عداوت دارند. درنتیجه ترسو، خودخواه، پرمدعا و پرتوقع بوده با قبول عضویت در باندهای مختلف سرقت، میخواهند از جامعه انتقام بگیرند. (آسیبشناسی اجتماعی، هدایت الله ستوده، چاپ سیزدهم، سال 1383، ص 160)
علل اجتماعی- اقتصادی سرقت:
اهمیت شرایط اجتماعی و اقتصادی در تبیین علل سرقت بر کسی پوشیده نیست، لاکاسانی درباره تأثیر محیط اجتماعی میگوید که اگر نتوان آن را عامل انحصاری شناخت، ولی برترین و مهمترین عامل سرقت و دیگر بزهکاریها است. نظر او را میتوان در دو فرمول زیر خلاصه کرد:
– هر جامعه فقط دارای تبهکاران مخصوص به خود است.
– محیط اجتماعی بهمثابه آبگوشت ویژه کشت تبهکاری است. میکروب قابلکشت در آن، تبهکار است و اهمیت این عنصر فقط آنگاه آشکار میشود که محیط مناسب برای رشد خود بیابد. (آسیبشناسی اجتماعی، هدایت الله ستوده، چاپ سیزدهم، سال 1383، انتشارات آوای نور، ص 163)
برخی از عوامل اجتماعی- اقتصادی سرقت را میتوان چنین برشمرد:
1- فقر مادی
2- فقر فرهنگی
3- طبقاتی بودن جامعه و نابرابریهای اجتماعی
4- شهرنشینی و زاغهنشینی
5- ازهمپاشیدگی خانواده و عدم امنیت عاطفی کودک
6- معاشرت با دوستان ناباب
7- بیکاری
8- مهاجرت به شهرها و اثرات روانی – اجتماعی آن
(آسیبشناسی اجتماعی، هدایت الله ستوده، چاپ سیزدهم سال 1383، انتشارات آوای نور، ص 164)
راههای پیشنهادی برای کاهش سرقت در جامعه:
هرگاه بیماری ازهرجهت موردبررسی و مطالعه قرار گیرد و علل آن بهخوبی مشخص شود، محققاً درمان آن بسیار سادهتر خواهد بود. سرقت نیز بهعنوان یک آسیب اجتماعی و اختلال رفتاری دارای علل و انگیزههایی است که باید آن را شناخت و بهصورت ریشهای درمان کرد. در بیان علل و انگیزههای سرقت از زمینههای مختلف چون محرومیتهای عاطفی، روانی، مادی، معنوی، نابسامانیهای اجتماعی و خانوادگی و معاشرت با دوستان ناباب سخن به میان آمد و گفته شد که اگر خانواده زیربنای تربیت کودک را از همان آغاز تولد درست بنا نسازد؛ چهبسا اصلاح بعدی رفتار با مشکلات فراوان همراه خواهد شد؛ بنابراین میتوان راههای زیر را بهعنوان عامل کاهش سرقت پیشنهاد کرد:
1- هیچ جامعهای نمیتواند ادعا کند که بدون فقرزدایی و بدون ناکامی زدایی قادر است ریشه سرقت را ریشهکن کند؛ بنابراین، از بین بردن فقر و تهیدستی با توجه به تأثیر مهمی که اوضاع نابسامان اقتصادی در بروز چنین آسیبی دارد، از مهمترین کارها است.
2- کنترل و مراقبت پدر و مادر در مورد دوستان ناباب و بهطورکلی دوستان فرزندان خود یک ضرورت است؛ زیرا عدم توجه پدر و مادر به چنین مسائلی کراراً از سوی سارقان عنوانشده است. فراهم آوردن زمینه سالم پرورش شخصیت کودکان و نوجوانان بهوسیله مربیان و معلمان بهطوریکه فرد بهگونهای بار آید که از امور جرمزا بگریزد و در برابر آن به دفاع از حیثیت اجتماعی و اعتقادی خود بپردازد، تنبیه و مجازات مسکنی بیش نخواهد بود. لازم است پدران و مادران در صورت مشاهده رفتار انحرافی در فرزندان خود بلافاصله مسأله را جدی بگیرند و زمینههای آنها را قبل از آنکه ریشه بدواند، قطع کنند.
3- نظام آموزشوپرورش باید طوری طراحی شود که نوجوانان و جوانان را باکار و فعالیت اجتماعی آشنا سازد و این آشنایی وسیلهای باشد برای تأمین معاش و کسب درآمد، بهویژه برای آنانی که از بنیه مالی کمتری برخوردارند؛ زیرا چون نوجوان احساس استقلال مالی کند و عزتنفس خود را حفظشده ببیند به تعدیل و کنترل رفتارهای خود دست خواهد زد.
4- تغییر محیط اجتماعی میتواند در تربیت بزهکاران مؤثر باشد؛ زیرا شرایط مساعد و محیط خانوادگی و تربیتی مناسب، برای تحول و پیشرفت او از اهمیت به سزایی برخوردار است. برای بزهکار باید شرایطی فراهم شود که احساس تنهایی و بیکسی نکند و عشق به زندگی و نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن در او تقویت شود؛ زیرا اگر زمینههای بزهکاری شناخته نشود و ریشههای آن قطع نگردد، بزهکاران علیرغم قانون و مجازات نهتنها اصلاح نمیشوند بلکه در جمع دوستان ناباب تجربهها و مهارتهای بسیاری را میآموزند و حتی با تشکیل باند و آمادگی بیشتری برای ارتکاب جرمهای بعدی وارد جامعه میشوند.
5- ترجیح دادن پیشگیری بر درمان بهمنظور حذف زمینههای مساعد برای ابتلای افراد به آسیبهای اجتماعی از اهمیت فراوان برخوردار است. برای دست یافتن به جامعهای سالم باید پیشگیری را بر درمان ارجحیت داد، زیرا با اجرای برنامههای پیشگیری و با صرف هزینه و امکانات کمتری میتوان افراد را زیرپوشش قرارداد. درحالیکه برنامههای بازپروری و درمان به دلیل نیاز به انواع تخصصها و اماکن ویژه نگهداری هزینههای بسیار بالایی را میطلبد. بهعلاوه پوشش آن متوجه عده کمی از افراد جامعه میشود و درعینحال بازدهی و نتیجهگیری آن بسیار اندک است.
6- مبارزه مداوم با رشد بیرویه مشاغل کاذب تا بدینوسیله از سیل مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری شود. دیدهشده که مشاغل کاذبی چون کوپنفروشی، نوار و … مجرایی برای فریب دادن و آلوده کردن جوانان بیگناهی است که به امید رفاه نسبی عازم شهرهای بزرگ میشوند.
7- آموزش اجتماعی و تربیتی به خانوادهها برای بالا بردن سطح فرهنگ خانواده و پرورش احساس مسؤولیت والدین در قبال فرزندان خود و نیز تأسیس مؤسسات آموزش مناسب بهمنظور تعلیم حرفهوفن و نیز ایجاد کانونهای رفاهی و تفریحی مناسب بهوسیله دولت با بخش خصوصی.
8- ایجاد اشتغال برای بیکاران و جلوگیری از ولگردی و اجرای بیمه دوران بیکاری و نیز ایجاد محیطهای مناسب ورزشی و آموزشی صحیح ورزش از طریق رسانههای گروهی و همچنین آموزش اعتقادی و پرورش باورهای مذهبی در افراد برای استحکام مبانی ایمانی در خانوادهها؛ زیرا پرورش اعتقادات و آموزش اصول مذهبی، موجب جلوگیری از ارتکاب اعمال خلاف بهویژه سرقت میگردد. منبع: وبلاگ جامعهشناسی در جامعهشناسی