دزد

دسته: حکایات و داستان های پند آموز
بدون دیدگاه
شنبه - ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶


دزد

لطیفه حقوقی

دزد

محمدرضا محمدی جرقویهای

س: یک هفته قبل دزد به خانه ما آمده و همه طلاهای مرا برده. حال خواستم شکایت کنم.

مشاور: از کجا فهمیدید؟ شاید جایی گذاشته باشید.

س: خیر همه کمدها و لباسها را به هم ریخته و طلاهای مرا برداشته است.

مشاور: شما تازه از مسافرت برگشته‌اید؟

س: خیر در خانه بوده‌ام.

مشاور: چرا بعد از یک هفته امروز تصمیم گرفته‌اید شکایت کنید؟

س: چون امروز متوجه شدم طلاهایم را دزد برده است.

مشاور: یعنی با این‌که یک هفته است کمدها و لباسهایتان به هم ریخته است متوجه ورود دزد نشده بودید؟

س: خیر، آخر فکر کردم شوهرم دنبال جورابهایش می‌گشته است!


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۴۰
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *