درباره قانون مجازات اسلامی ( قسمت6)

دسته: دانشجوی حقوق
بدون دیدگاه
سه شنبه - ۱۲ بهمن ۱۳۹۵


درباره قانون مجازات اسلامی ( قسمت6)

درباره قانون مجازات اسلامی ( قسمت6)

 

فتحی

 

حجتالله فتحی

2- بیماریهای روانی

یکی از عوامل زوال و یا مخدوش شدن عقل و درک، بیماریهای روانی است. نیروی روانی هر فرد از دقت، اراده، هوش، عاطفه و حافظه تشکیل‌شده است و هرگاه به یکی از این اجزا لطمه شدید وارد شود منجر به پریشانی، آشفتگی روانی و دگرگونی در اعمال و رفتار می‏گردد.

هرگاه بیماریها و اختلالات روانی، قدرت عقل یا درک انسان را زایل و یا ضعیف کند به‌نحوی‌که فاقد اراده یا تمییز باشد و در این هنگام، بیمار مرتکب جرم گردد، فاقد مسؤولیت کیفری است و مجازات نمی‏شود. برخی از فقهای معاصر در پاسخ به این سؤال که آیا بیماریهای روانی که موجب نقص یا زوال عقل یا اراده گردد از نظر رافع بودن حدود و تعزیرات در حکم جنون است؟ جواب مثبت می‏دهند.

ماده 149 قانون مجازات اسلامی 1392 نیز بر این معنی دلالت داشته و مقرر می‌دارد:

«هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده به‌نحوی‌که فاقد اراده یا قوه تمییز باشد، مجنون محسوب شده و دارای مسؤولیت کیفری نخواهد بود».

یکی دیگر از عوامل ضعف و مخدوش شدن عقل که موجب زوال مسؤولیت کیفری می‏گردد، عقب‌ماندگی ذهنی است.

از نظر فقهی هرگاه عقب‌ماندگی ذهنی به مرحله‏ای برسد که قدرت درک و تمییز و به عبارتی، عقل را مختل کند رافع مسؤولیت کیفری است.

البته لازم به ذکر است که جنون، بیماری روانی و عقب‌ماندگی ذهنی در صورتی رافع حد است که در زمان وقوع جرم در مرتکب وجود داشته باشد و هرگاه این حالات بعد از وقوع جرم بر مرتکب عارض گردد اثری در رفع مسؤولیت کیفری او ندارد.

بنابراین در تمام مراحل زندگی، مسؤولیت کیفری افراد منوط به دارا بودن عقل است و از افراد مجنون و دیوانه قلم تکلیف برداشته‌شده است. در متون فقهی و روایی بر این امر تصریح‌شده است و از مسلمات حقوق اسلام محسوب می‏گردد. امام خمینی در تحریرالوسیله می‏نویسد: «…در ثبوت حد بر زانی و زانیه عقل شرط می‏باشد؛ پس هیچ حدی بر نابالغ و زن دیوانه نیست و بر مرد مجنون هم بنا بر قول اصح حدی نیست».

هر چند کلام ایشان در خصوص حد زنا است، ولی مسلم است که حد زنا خصوصیتی ندارد و این شروط در همه حدود و تعزیرات جاری است. علاوه بر این‌که از لای نفی جنس در این کلام به‌وضوح، نفی اقامه حد در همه جرایم مستوجب حد استفاده می‏شود.

امیرالمؤمنین (ع) می‏فرماید: «وَ أَنَّ النَّبِیَّ (ص) قَالَ رُفِعَ الْقَلَمُ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّی یُفِیقَ؛ قلم تکلیف از مجنون برداشته شده و مجنون مسؤولیت کیفری ندارد تا این‌که حالش خوب شود و عاقل گردد».

امیرالمؤمنین (ع) در روایت دیگری می‏فرماید: «لَا حَدَّ عَلَی مَجْنُونٍ حَتَّی یُفِیقَ- وَ لَا عَلَی صَبِیٍّ حَتَّی یُدْرِکَ- وَ لَا عَلَی النَّائِمِ حَتَّی یَسْتَیْقِظَ؛ تا زمانی که هیچ حدی بر مجنون نیست تا این‌که خوب شود؛ هیچ حدی بر کودک نیست تا این‌که بالغ شود و هیچ حدی بر خوابیده نیست تا این‌که بیدار شود و در حال بیداری مرتکب جرم مستوجب حد شود».


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۷۳
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *