درباره قانون مجازات اسلامی ( قسمت5)

دسته: دانشجوی حقوق
بدون دیدگاه
دوشنبه - ۱۱ بهمن ۱۳۹۵


درباره قانون مجازات اسلامی ( قسمت5)

درباره قانون مجازات اسلامی ( قسمت5)

 

فتحی

حجتالله فتحی

  تعریف جنون

جنون در مقابل عقل است و در لغت به معناى فرارسیدن شب، نهان شدن، شیدایى و شیفتگى، بیمارى دماغى و زایل شدن عقل است. در متون لغت عرب «جنن» به معنی ستر و پوشیدن و ازاین‌جهت به دیوانگی، جنون گفته می‌شود که عقل پوشانده می‌شود.

در اصطلاح تعاریف متعددی از جنون به‌عمل‌آمده است.

جنون در اصطلاح، به عارضه هوشى و دماغى اطلاق مى‏شود که اراده شخص را مختل مى‏کند و در علم حقوق عاملى است درونى و شخصى که موجب عدم درک تمییز اعمال مى‏شود و مجنون کسى است که از خوب و بد اعمالی که انجام مى‏دهد بى‏اطلاع است.

هم‌چنین در تعریف جنون گفته‏اند: «جنون حالتى است که بیمار مبتلابه آن قدرت تمیز نیک و بد را از دست مى‏دهد و سود و زیان گفتار و کردار خویش را تشخیص نمى‏دهد».

نویسنده التشریع الجنایى در تعریف جنون مى‏گوید: «جنون عبارت است از زوال عقل یا اختلال و ضعف عقل».

البته به نظر می‌رسد نمی‌توان تمام مراحل ضعف عقل را جنون دانست.

معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیه در تعریف جنون می‌نویسد: جنون به معنی زوال عقل یا اختلال عقل است به‌نحوی‌که مانع رفتار و گفتار عقلایی جز در موارد نادر می‌شود. در فرهنگ فقه اهلیت در تعریف جنون «دیوانگى» آمده است: دیوانگی نوعى بیمارى روانى که فرد مبتلابه آن، قادر به کنترل اعمال خود نیست.

واقعیت این است که نمی‌توان تعریف واضح و روشنی از جنون ارائه دارد. در سالهای پیش یک روان‌شناس به نام لرد بلاک بورن گفته است: «من همه تعاریفی که برای جنون تابه‌حال نوشته‌اند، خوانده‌ام هر چه سعی کرده‌ام، تعریفی جامع‌ومانع برای جنون پیدا کنم موفق نشده‌ام، عقیده من این است که بشر قادر نخواهد بود تعریفی کامل برای جنون پیدا کند».

2 و 1- انواع جنون

  جنون داراى دو حالت است:

حالت اول، جنون دایمى یا اطباقى: جنون دایمى جنونى است که مبتلاى به آن در تمامی اوقات، هیچ‌چیز را ادراک نمى‏کند و به تعبیر دیگر جنون کلى مستمر است و ازاین‌جهت که از ابتداى ولادت باشد یا بعدازآن عارض شود تفاوتى نمى‏کند.

علت نام‌گذاری آن به جنون اطباقى، یا به این دلیل است که تمام اوقات شخص دیوانه را در برمی‌گیرد و یا به این دلیل است که جنون کلى است به‌نحوی‌که مجنون هیچ‌چیزی را درک نمى‏کند. بعضى از فقها از شخصى که داراى جنون دایمى باشد به جنون مقلوب تعبیر مى‏کنند، ولى به اعتقاد برخى دیگر مجنون مقلوب کسى است که داراى جنون مستمر است، اعم از این‌که جنونش کلى باشد به‌گونه‌ای که هیچ‌چیز را درک نمى‏کند و یا جنون جزیى باشد به‌نحوی‌که بعضى از چیزها را درک مى‏کند و از درک بعضى دیگر عاجز است.

حالت دوم، جنون ادوارى: جنون ادوارى حالتى است که مبتلاى به آن، چیزى را درک نمى‏کند. ولى این حالت استمرار ندارد، بلکه گاهى به شخص عارض شده و گاهى از وى مرتفع مى‏گردد. هنگامی‌که بر شخص عارض مى‏شود به‌طورکلی عقلش زایل مى‏شود و هرگاه از او برطرف گردد، عقلش برمی‌گردد؛ بنابراین، تنها از جهت استمرار با جنون اطباقى فرق دارد. مبتلاى به جنون ادوارى در صورت وجود حالت جنون و فقدان ادراک از نظر جزایى مسؤولیتى ندارد و با برطرف شدن جنون و بازگشت ادراک، مسؤولیت دارد و فرقى با سایر افراد ندارد.


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۴۸
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *