داستان تلخ یک کلاهبرداری تلگرامی
داستان تلخ یک کلاهبرداری تلگرامی
رابطۀ ما در تلگرام به یک علاقۀ شدید و عشق مجازی تبدیل شد. برایم از گذشتۀ تلخ و دوران کودکیاش میگفت. او فرزند طلاق بود و ادعا میکرد دنبال دختری میگردد که مونس تنهاییاش شود.
با این حرفهای چرتوپرت، احساساتم را به بازی گرفته بود. دربرابر او احساس مسئولیت میکردم و برای بهدستآوردن سعید مصممتر شدم. خواهرم میگفت میتوانیم او را زیر پروبال خودمان بگیریم. متأسفانه فریب همین حرفها را خوردم و دلبستۀ سعید شدم. سعید یکیدو بار به بهانههای مختلف از من پول قرض گرفت. هر موقع هم درمورد خواستگاری حرفی میزدم میگفت پدر و مادرش فراموشش کردهاند و منتظر است عموی بزرگش از تهران بیاید و مراسم خواستگاری برگزار شود. ماشین خواهرم را میگرفتم و بدون اطلاع پدر و مادرم با سعید این طرف و آن طرف میرفتم. یک روز که به منطقهای ییلاقی در اطراف مشهد رفته بودیم، فهمیدم نیت شیطانی در سر دارد. با هم جروبحث کردیم و دربرابرش مقاومت نشان دادم. او که ترسیده بود، از خودرو پیاده شد و به راه خودش رفت. من هم به خانه برگشتم، اما نمیدانستم با گوشی تلفن همراهش از تمام لحظههایی که در خودرو صحبت میکردیم و حتی درگیریمان فیلمبرداری کرده است. تماس تهدیدآمیز سعید از چند ساعت بعد شروع شد. نهتنها از آبروی خودم میترسم، بلکه نگران زندگی خواهرم هستم. اگر شوهرش بفهمد خودروی آنها دراختیارم بوده و با پسری نامحرم این طرف و آن طرف رفتهایم، غوغا به پا میکند. سعید در آخرین تماس ٣میلیونتومان از من پول خواسته و تهدید کرده که اگر این پول را به او ندهم، فیلم و عکسهایم را منتشر خواهد کرد. میخواهم شکایتم را پیگیری کنم. نمیدانم این چه حماقتی بود که مرتکب شدم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.