خشونت شغلی Occuptional Violence
خشونت شغلی Occuptional Violence
خشونت شغلی Occuptional Violence
هوشنگ امیر- حقوقدان
هنوز پژوهشگران به تعریف واحدی از خشونت شغلی یا خشونت محل کار نرسیدهاند. در بحث خشونت، تعاریف ناگستردهای که قلمروشان به تهاجمها و آسیبهای فیزیکی محدود میشود، بیانشده است. درحالیکه تعاریف گسترده، شامل رفتارهای غیرمادی مانند تهدید، مزاحمت و سوء رفتارهای کلامی و روانی هم میشوند.
خشونت شغلی یا خشونت محل کار Work Place Violence بهعنوان یکی از مهمترین مخاطرههای شغلی شناختهشده است که میتواند آثار وخیمی بر سلامت جسمی و روانی مستمندان (کارمندان و کارگران) بگذارد و هزینههای اقتصادی و اجتماعی زیادی را نیز بر سازمانها و نیز کل جامعه تحمیل کند.
در مورد تعریف از محیط کار هم در تعاریف ناگسترده، خشونتهای رخداده در ادارهها، فروشگاهها، پمپ بنزینها، رستورانها، زندانها، بیمارستانها و دیگر تأسیسات فیزیکی از این قبیل مورد توجه قرار میگیرد. درحالیکه در تعاریف گسترده، فعالیتهای شغلی که فاقد مکان ثابتی هستند مانند رانندگان، مأموران پلیس، آتشنشانان و خبرنگاران، لولهکشها، برقکارها و مأموران پست را نیز در برمیگیرد.
تعاریف اولیه از خشونت شغلی تنها مردم خارج از محیط کار را بهعنوان مرتکبین این نوع خشونت پذیرفتهاند که رابطه قانونی با محیط کار ندارند مانند سارقین و کسانی که به قصد ارتکاب جرم وارد محیط کارشدهاند.
اما تعاریف جدیدتر، خشونت ارتکابی از سوی مشتری و اربابرجوع، خشونت مستخدم نسبت به مستخدم و خشونت ارتکابی از سوی همسر یا دیگر اعضای خانواده مستخدم را نیز در برمیگیرد.
گاه منبع خشونت میتواند یک گروه از مردم یا یک سازمان باشد. آماج خشونت میتواند افراد و یا اموال آنها باشد. مفهوم خشونت شغلی نه تنها به شرایط زمانی، بلکه به اوضاع اجتماعی و فرهنگی نیز بستگی دارد.
با این مقدمات میتوان خشونت شغلی را اینگونه تعریف نمود: “شامل رخ دادهایی است که اشخاص در وضعیتهای مرتبط با شغل خود در مورد سوء رفتارها، تهدید یا تهاجم قرار میگیرند و امنیت، آرامش یا سلامت آنها به طور صریح یا ضمنی خدشهدار میشود.”
همچنین میتوان گفت: “اعمال هرگونه قدرت یا شروع به این کار، بهطوریکه باعث آسیب به مستخدمی شود، از جمله، هرگونه رفتار یا گفتار تهدیدآمیز که این تصور معقول را در آن مستخدم ایجاد کند که در معرض خطر قرار دارد.”
مطابق سازمان بینالمللی کار “هر اقدام، رخ داد یا عملی که عدول از رفتار متعارف باشد و شخصی را در جریان کار خود یا مستقیماً به دلیل آن مورد تهاجم، تهدید، آسیب یا صدمه قرار دهد” خشونت محیط کار خواهد بود.
امروزه اینگونه خشونت شغلی بیشتر مورد توجه قرار دارد:
1- خشونت مجرمانه یا مداخلهگرانه (مانند سرقت همراه با آزار یا تهدید)
2- خشونت مربوط به اربابرجوع (مانند مشتریان، اربابرجوع، بیماران، دانشجویان و زندانیان که در جریان دریافت خدمات، دست به اقدام خشونتآمیز میزنند).
3- خشونت همکار (یک مستخدم، مستخدم دیگر را مورد تهاجم یا تهدید قرار میدهد).
4- خشونت خانگی در محیط کار (ارتکاب خشونت از سوی یک عضو خانواده نسبت به یک مستخدم در محیط کارش).
5- خشونت سازمانی (اقدامات خشونتآمیز ارتکابی از سوی یک سازمان علیه مستخدمان یا مشتریان آن).
آمارهای خشونت شغلی
به علت عدم گزارش دهی جز قتل، اطلاعات دقیقی درباره میزان واقعی خشونت شغلی موجود نیست. فرهنگ شغلی، امنیت شغلی و ترس از بیکار شدن، خجالت کشیدن و شدت عمل خشونتآمیز بر تصمیم بزه دیده برای گزارش یا عدم گزارش خشونت شغلی تأثیر میگذارد. منبع: دانشنامه بزه دیده شناسی، ج 2، نشر میزان
هنوز پژوهشگران به تعریف واحدی از خشونت شغلی یا خشونت محل کار نرسیدهاند. در بحث خشونت، تعاریف ناگستردهای که قلمروشان به تهاجمها و آسیبهای فیزیکی محدود میشود، بیانشده است. درحالیکه تعاریف گسترده، شامل رفتارهای غیرمادی مانند تهدید، مزاحمت و سوء رفتارهای کلامی و روانی هم میشوند.
خشونت شغلی یا خشونت محل کار Work Place Violence بهعنوان یکی از مهمترین مخاطرههای شغلی شناختهشده است که میتواند آثار وخیمی بر سلامت جسمی و روانی مستمندان (کارمندان و کارگران) بگذارد و هزینههای اقتصادی و اجتماعی زیادی را نیز بر سازمانها و نیز کل جامعه تحمیل کند.
در مورد تعریف از محیط کار هم در تعاریف ناگسترده، خشونتهای رخداده در ادارهها، فروشگاهها، پمپ بنزینها، رستورانها، زندانها، بیمارستانها و دیگر تأسیسات فیزیکی از این قبیل مورد توجه قرار میگیرد. درحالیکه در تعاریف گسترده، فعالیتهای شغلی که فاقد مکان ثابتی هستند مانند رانندگان، مأموران پلیس، آتشنشانان و خبرنگاران، لولهکشها، برقکارها و مأموران پست را نیز در برمیگیرد.
تعاریف اولیه از خشونت شغلی تنها مردم خارج از محیط کار را بهعنوان مرتکبین این نوع خشونت پذیرفتهاند که رابطه قانونی با محیط کار ندارند مانند سارقین و کسانی که به قصد ارتکاب جرم وارد محیط کارشدهاند.
اما تعاریف جدیدتر، خشونت ارتکابی از سوی مشتری و اربابرجوع، خشونت مستخدم نسبت به مستخدم و خشونت ارتکابی از سوی همسر یا دیگر اعضای خانواده مستخدم را نیز در برمیگیرد.
گاه منبع خشونت میتواند یک گروه از مردم یا یک سازمان باشد. آماج خشونت میتواند افراد و یا اموال آنها باشد. مفهوم خشونت شغلی نه تنها به شرایط زمانی، بلکه به اوضاع اجتماعی و فرهنگی نیز بستگی دارد.
با این مقدمات میتوان خشونت شغلی را اینگونه تعریف نمود: “شامل رخ دادهایی است که اشخاص در وضعیتهای مرتبط با شغل خود در مورد سوء رفتارها، تهدید یا تهاجم قرار میگیرند و امنیت، آرامش یا سلامت آنها به طور صریح یا ضمنی خدشهدار میشود.”
همچنین میتوان گفت: “اعمال هرگونه قدرت یا شروع به این کار، بهطوریکه باعث آسیب به مستخدمی شود، از جمله، هرگونه رفتار یا گفتار تهدیدآمیز که این تصور معقول را در آن مستخدم ایجاد کند که در معرض خطر قرار دارد.”
مطابق سازمان بینالمللی کار “هر اقدام، رخ داد یا عملی که عدول از رفتار متعارف باشد و شخصی را در جریان کار خود یا مستقیماً به دلیل آن مورد تهاجم، تهدید، آسیب یا صدمه قرار دهد” خشونت محیط کار خواهد بود.
امروزه اینگونه خشونت شغلی بیشتر مورد توجه قرار دارد:
1- خشونت مجرمانه یا مداخلهگرانه (مانند سرقت همراه با آزار یا تهدید)
2- خشونت مربوط به اربابرجوع (مانند مشتریان، اربابرجوع، بیماران، دانشجویان و زندانیان که در جریان دریافت خدمات، دست به اقدام خشونتآمیز میزنند).
3- خشونت همکار (یک مستخدم، مستخدم دیگر را مورد تهاجم یا تهدید قرار میدهد).
4- خشونت خانگی در محیط کار (ارتکاب خشونت از سوی یک عضو خانواده نسبت به یک مستخدم در محیط کارش).
5- خشونت سازمانی (اقدامات خشونتآمیز ارتکابی از سوی یک سازمان علیه مستخدمان یا مشتریان آن).
آمارهای خشونت شغلی
به علت عدم گزارش دهی جز قتل، اطلاعات دقیقی درباره میزان واقعی خشونت شغلی موجود نیست. فرهنگ شغلی، امنیت شغلی و ترس از بیکار شدن، خجالت کشیدن و شدت عمل خشونتآمیز بر تصمیم بزه دیده برای گزارش یا عدم گزارش خشونت شغلی تأثیر میگذارد. منبع: دانشنامه بزه دیده شناسی، ج 2، نشر میزان
بازدید: ۵۴