خاطرات جنایی «قاضی تردست» در 90 دقیقه گفت‌وگو (قسمت 3)

دسته: حکایات و داستان های پند آموز
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۲۷ بهمن ۱۳۹۵


خاطرات جنایی «قاضی تردست» در 90 دقیقه گفت‌وگو (قسمت 3)

خاطرات جنایی «قاضی تردست» در 90 دقیقه گفت‌وگو (قسمت 3)

340152272

از وقتی‌که در دادگاه کیفری با قاضی تردست آشنا شدم، علاقه‌مند شدم درباره مواردی که با آنها در دادگاه برخورد کردم، برخوردهای وی با افرادی که در دادگاه حاضر می‌شوند و هم‌چنین خاطرات او درباره ورود به دستگاه قضایی و فعالیت در مسجدسلیمان و ساوه با وی گفت‌وگو کنم. مصاحبه‌ای که در ذیل می‌خوانید، حاصل گفت‌وگوی ما با قاضی حسن تردست است که درباره مسایلی از جمله نحوه ورود به دستگاه قضا، خاطرات فعالیت در ساوه و مسجدسلیمان، افزایش جرایم و دلایل آن و هم‌چنین معضلات دستگاه قضایی گفت‌وگو کردیم

برادری که خودش را به‌جای خواهرش به‌عنوان قاتل معرفی کرد

بعضی‌اوقات پیش می‌آید که فردی مرتکب جرمی مانند قتل (عمدی یا غیرعمدی) می‌شود اما نزدیکان او به خاطر محبتی که نسبت به وی دارند، خودشان را به‌عنوان مجرم معرفی می‌کنند. از تردست سؤال کردیم که آیا از این موارد برای او هم اتفاق افتاده است که او با تأیید این موضوع گفت: شخصی در حادثه رانندگی خودش را قاتل معرفی کرد ولی بعداً معلوم شد خواهرش در حادثه رانندگی پشت فرمان بوده و مردی را به قتل رسانده است. به دلیل این‌که این زن جوان گواهینامه نداشت، برادرش خودش را قاتل معرفی کرد اما تحقیقات نشان داد که این فرد دروغ می‌گوید.

به خاطر اجرای حکم اعدام در ملأعام خانواده‌ام تهدید به مرگ شدند

زمانی که به ساوه رفتم در یک روستا به نام یل‌آباد درگیری زیادی بود و مسؤولان ساوه می‌گفتند که در آن منطقه در سال حداقل 2 قتل رخ می‌دهد. دستور دادم کل روستا را تفتیش کنند که حدود 40 اسلحه کشف شد. در یک پرونده قتل، حکم به اجرا درملأعام دادم، اما مسؤولان دیگر توصیه کردند که با این کار یک قبیله را با خود دشمن خواهی کرد. مقاومت زیادی برای اجرای حکم می‌شد اما من بر این کار اصرار کردم و بعد از حضور در میدان اجرای حکم، حکم اعدام اجرا شد. به شکل مستقیم و غیرمستقیم تهدید کردند که اگر حکم اجرا شود بر سر خانواده من بلایی خواهند آورد اما چون می‌دانستم مسامحه در اجرای حکم درگیری بین این افراد را افزایش می‌دهد لذا با حضور بنده در محل، حکم اجرا شد و بعدازآن، سالها آرامش در منطقه حکم‌فرما بود.

دیدار با محکومان در خیابان

جوانی بود که فرزند رئیس یکی از بانکهای شهر بود و بعد از صدور حکم خیلیها متوسل شدند تا از گناه این فرد خاطی که مزاحمت خیابانی برای دختران ایجاد کرده بود بگذرم؛ قبل از آن در خطبه‌های پیش از نماز جمعه هشدار داده بودم که با مزاحمین خیابانی با شدت برخورد خواهیم کرد و چند مورد در ملأعام حکم به شلاق داده بودم که یکی از این احکام مربوط به این فرد بود. آنها حتی برای جلوگیری از اجرای حکم به بیوت بعضی از مراجع متوسل شدند تا حداقل حکم در ملأعام اجرا نشود، اما حکم اجرا شد تا این‌که سه سال بعد در خیابان فردوسی تهران و در حین خرید، جوانی از پشت سر مرا صدا کرد و وقتی خودش را معرفی کرد فهمیدم که همان شخصی است که حکم او را اجرا کرده بودم. او که همراه همسرش بود، به من گفت قبل از اجرای حکم علاقه‌ای به درس خواندن نداشتم اما بعد از آن مسیر زندگی من عوض شد و با آمدن به تهران ادامه تحصیل دادم و ازدواج کردم. از او درباره این‌که آیا واقعاً خودش را مستحق این حکم می‌داند یا خیر سؤال کردم که گفت: بله این حکم حق من بود و بعدازآن مسیر زندگی من عوض شد.

جلسات بازپرسی در دادگاه

تردست درباره این‌که چرا برخی از جلسات محاکمه وی به جلسات بازجویی و بازپرسی تبدیل می‌شود گفت: به خاطر تراکم پرونده در دادسرا و عدم تناسب تجارب و شم قضایی متصدیان امر جنایی، پرونده‌ها بسیار ناقص و با ایرادات شکلی و ماهیتی به دادگاه می‌رسد؛ ناگزیر برای احراز ماوقع باید مانند یک بازپرس موضوع، مورد کنکاش قرار گیرد. به همین دلیل است که در ظرف 3 سال چند متهم به خاطر فقدان دلیل از اتهام قتل تبرئه شدند اما حتی در یک مورد مشخص شد که متهم اصلی در جریان قتل سریالی شخص دیگری است که در ورامین دستگیر شد.

قاضی نباید جو گیر شود

در بیشتر جلسات دادگاه، رفتار یکسان و توأم با تحکم قاضی تردست با طرفین پرونده را شاهد هستیم. او واقعاً فرقی بین طرفین پرونده قائل نمی‌شود و حتی در یکی از پرونده‌ها که متهم او خودش قاضی بود هم مانند دیگر متهمان برخورد کرد. تردست درباره این رفتار خود گفت: در ادب‌القضا از حضرت علی (ع) روایت است که قاضی نباید مقهور طرفین شود؛ متأسفانه به دلیل فرهنگ جامعه و اوضاع موجود، طرفین سعی می‌کنند به‌گونه‌ای دادگاه را با سروصدا و آوردن افراد زیاد تحت تأثیر قرار دهند و بعضاً با برنامه‌ریزی سعی می‌کنند جلسه را متشنج کنند. لذا با ابزارهای قانونی موجود از جمله این‌که قاضی می‌تواند بدون محاکمه فرد مخل نظم دادگاه را تا 5 روز زندانی کند سعی در کنترل دادگاه داریم. به همین دلیل این تحکم برای کنترل نظم دادگاه لازم و ضروری است و طرفین پرونده نباید احساس کنند که قاضی تحت تأثیر رفتار آنها دچار ترس و تردید شده است. بدترین آفت قضا این است که قاضی جو گیر شود.

تشخیص صداقت متهم از روی لحن

تردست معتقد است صحت‌وسقم اظهارات متهمان را می‌توان از لحن آنها تشخیص داد و در بیان این استدلال خود می‌گوید: این موضوع هم تعبیر قرآن است (یعرف المجرمون به سیماهم….) و هم در روانشناسی امروز اصلی ثابت‌شده است.

در تجربه قضایی من هم ثابت‌شده که لحن و صوت متهم در حین بازجویی یکی از امارات مهم است که اگر قاضی به آن توجه کند می‌تواند مسیر حقیقت را بیابد. لازمه آن صبر و توسل به خداوند است. طهارت ظاهری قاضی با گرفتن وضو که در یک حالت با معنایی تصدی کند و قضاوت را به‌عنوان شغل کارمندی تلقی نکرده و آن را در جایگاه واقعی ببیند و در این صورت شناخت متهم از بین جملات زیاد سخت نیست. امدادهای خداوند ناظر و مستمر و رحمت او واسعه است حق‌تعالی قاضی را از آن محروم نمی‌کند.

علت کثرت آمار قتل در بین اقشار ضعیف

طبیعتاً یکی از عوامل و زمینه‌های جرم فقر اقتصادی ناشی از بی‌کاری و عدم پاسخ به نیازهای مادی و روانی است لذا در اقشار فقیر جامعه، جرایم بسیار زیاد دیده می‌شود. ادامه دارد منبع: فارس

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۴۶
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *