حق آموزش ‌و پرورش

دسته: حقوق بشر , مطالب برگزیده
بدون دیدگاه
دوشنبه - ۹ اسفند ۱۳۹۵


حق آموزش ‌و پرورش

حق آموزش و پرورش

 

 

 

178130171

«حق بر آموزش شامل فراگیری معلومات از طریق آموزش‌وپرورش ابتدایی و عمومی و تخصصهای عملی از طریق آموزش کاربردی، نظیر آموزش فنی و حرفه‌ای می‌باشد».[1]

چرا که برخلاف دنیای قدیم امروزه خانواده به‌تنهایی قادر نیست تمام آموزشهای لازم را به فرزندان خود منتقل کند. زیرا صرف زندگی معمولی در جهان امروز مهارتهایی را نیاز دارد که انتقال آنها به فرزندان از توانایی خانواده خارج است. بدین علت ضرورت تأکید بر این حق اهمیت می‌یابد.[2]

البته برخی نیز تعبیر آزادی آموزش‌وپرورش را به معنای دیگری حمل نموده‌اند. در این تعریف افراد باید بتوانند با تأسیس مدارس خاص، آموزشها و شیوه‌ تربیتی خود را که نیاز می‌دانند به فرزندان خودشان و حتی دیگران منتقل نمایند و بالطبع در این راه دولت نیز باید کمترین محدودیتها را لحاظ نماید.[3]

بر این اساس یکی از حقوق‌دانان آزادی آموزش‌وپرورش را این‌چنین تقسیم‌بندی کرده است: «اساساً آزادی آموزش‌وپرورش یعنی:

1- آزادی تأسیس مدارس.

2- آزادی انتخاب نوع آموزش و مؤسسه‌ آموزشی.

3- آزادی مطالب و مضامین برای یادگیری».[4]

آزادی تنظیم محتوای درسی نیز یکی از شقوق آزادی آموزش‌وپرورش به‌حساب می‌آید. البته به شرطی که این اختیار منجر به سوءاستفاده معلمان نشده و به تحمیل عقاید و نظریات خود بر ذهن دانش‌آموزان نینجامد. به همین دلیل نظارت دولت بر این اصل از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.[5]

در عین حال همان‌طور که در تعریف ابتدایی نیز مشهود است، برخی دیگر از حقوقدانان به‌جای استفاده از واژه‌ آزادی، از عبارت حق بهره گرفته‌اند با این بیان که آموزش‌وپرورش حق همه‌ افراد ملت است.[6]

تکیه‌ اعلامیه‌های حقوق بر آزادی آموزش‌وپرورش، به علت برخی ملاحظات کشورهای اروپایی و به‌ویژه کشور فرانسه بوده است. از ابتدا، کلیسا اعتقاد داشت که آموزش در مدارس باید رنگ و بوی مذهبی و دینی خود را حفظ کند، درحالی‌که دولتها بر این باور بودند که میان تعلیمات مذهبی و آموزش رسمی متعلمان باید تفکیک قائل شد. به همین سبب موضوعی با عنوان مدارس آزاد با صبغه‌ مذهبی ظهور پیدا کرد و احداث این مدارس نیز یک نوع اعتراض و مخالفت با سیاستهای غیر مذهبی دولتها تلقی می‌شد.[7]

 آموزشوپرورش در اسلام

در منابع دینی در باب اهمیت تعلیم و تعلم بسیار سخن رفته تا جایی که این شیوه‌ تربیت و آموزش به‌عنوان یکی از متعالی‌ترین اهداف انبیا شمرده‌شده است[8] و از دیدگاه قرآن نیز شخص متصف به وصف علم دارای برتری است و جایگاه شایسته‌ای دارد. این اهمیت تا بدانجاست که حتی گزینشها در اسلام تحت‌الشعاع میزان تربیت افراد قرارگرفته است. [9]

یگانه راه حصول به درجات بالای انسانی و معنوی، تعلیم و تربیت نفس آدمی است. به همین دلیل است که انبیا، مهم‌ترین هدف خود را جدوجهد در این زمینه می‌دانسته‌اند، زیرا رهایی از جهل کاملاً از تعلیم و تعلم اثر می‌گیرد. بر طبق آیات متعدد قرآن کریم تعلیم و تربیت اساس بعثت پیامبر بوده است[10] و این تأکید در شرایطی است که «اسلام تمام افراد انسانی را از هر خانواده و قشری که باشند قابل تربیت دانسته و معتقد است اصول فضایل و ارزشهای انسانی در ضمیر و سرشت هر انسانی به ودیعه نهاده شده …».[11]

 اعلامیه حقوق جهانی بشر در اسلام

اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر در اسلام نیز به‌تبع توصیه‌هایی که دین مبین اسلام در زمینه‌ تحصیل علم داشته است موادی را به تأکید بر مبانی این حق اختصاص داده است.

برای مثال ماده‌ 11 اعلامیه، این حق را برای هر کودکی از بدو تولد محترم دانسته و تأکید داشته که والدین و دولت باید به آموزش و تربیت فرزند توجه داشته باشند.

هم‌چنین ماده‌ 12 اعلامیه که مطلعش نیز ترجمه‌ای از روایت معروف پیامبر اکرم (ص) است، به‌نوعی به شرح و بسط ماده‌ 11 پرداخته است:

ماده‌ 12«الف: طلب علم بر هر کسی که توانایی آن را داشته باشد واجب است و تعلیم انسانها بر دولت و جامعه تکلیف است؛ بنابراین بر دولت و بر هر کس از فرد و جامعه‌ای که توانایی دارد، تأمین طرق و آماده ساختن وسایل تعلیم واجب است. هم‌چنین تضمین تنوع تعلیم بر آنان واجب است، به‌طوری‌که مصالح جامعه را برآورد و معرفت دین اسلام و حقایق عالم هستی و تصرف معقول در آن حقایق را به سود بشریت امکان‌پذیر سازد…».[12]

 آزادی آموزشوپرورش در کنوانسیونها و اعلامیههای حقوق بشری

آموزش‌وپرورش در دیگر اسناد حقوق بشری نیز به علت اهمیت بالای علم‌آموزی مورد ملاحظه‌ جدی قرارگرفته است.

 بند اول ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر در این ارتباط بیان داشته است:

هر کسی حق تحصیل دارد، تحصیل حداقل در مراحل ابتدایی باید رایگان باشد. هم‌چنین تحصیلات ابتدایی باید اجباری شده و آموزشهای فنی و حرفه‌ای نیز در دسترس عموم قرار گیرد. آموزش عالی هم باید برای همه و بر اساس شایستگی در دسترس باشد.[13]

ماده‌ 13 میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همین مضامین از جمله اجباری و رایگان بودن آموزش ابتدایی، تعمیم آموزش‌وپرورش متوسطه، حرکت به سمت مجانی کردن آموزش متوسطه و … را بیان کرده و دربند ج اعلام داشته: «… ج: آموزش‌وپرورش عالی باید به کلیه‌ وسایل مقتضی به‌ویژه به وسیله‌ معمول کردن تدریجی آموزش‌وپرورش مجانی به‌تساوی کامل بر اساس استعداد هر کس در دسترس عموم قرار گیرد». [14]

مفاهیم و مضامین فوق در مواد یک و چهار کنوانسیون مبارزه با تبعیض در آموزش مصوب 14 دسامبر 1960 یونسکو نیز مورد تصریح و تأکید قرارگرفته است.[15] هم‌چنین این مسأله در میثاق حقوق مدنی و سیاسی، اعلامیه‌ آمریکایی حقوق بشر، پروتکل اول کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و منشور آفریقایی حقوق بشر ذکرشده است.[16]

  آزادی آموزش و پرورش در برخی کشورها

در قانون اساسی عموم کشورها تعهد دولت به تأمین و تضمین آموزش‌وپرورش و تعمیم آن برای همگان و اجباری بودن آن در مرحله‌ ابتدایی و رایگان بودن آن مورد تأکید قرارگرفته است. دراین‌باره قانون اساسی ایتالیا در اصل 34 آموزش ابتدایی را به میزان 8 سال، رایگان و اجباری نموده است. قانون اساسی مصر نیز در اصل 18 بیان کرده که: «حکومت به تضمین آموزش همگانی به‌ویژه آموزش ابتدایی که اجباری است، موظف می‌باشد…» قانون اساسی کره‌ جنوبی نیز آموزش ابتدایی را در اصل 31 خود، اجباری و رایگان اعلام نموده است.[17]

یکی از دلایل اجباری بودن آموزشهای ابتدایی این است که این دوره و حتی دوره‌ متوسطه، حداقل دانشی است که هر شخص برای امتداد زندگی فردی و اجتماعی خود نیازمند آن است و در واقع از لوازم حیات سالم همه‌ افراد جامعه امروزی به شمار می‌رود.[18]

 آموزشوپرورش در ایران

به نظر می‌رسد از نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آزادی آموزش‌وپرورش به‌عنوان پیش‌فرضی که قابل‌قبول است، موردتوجه بوده و لذا اشاره‌ صریحی به آن نشده است. در واقع هدف تدوین‌کنندگان قانون اساسی این بوده است که بی‌سوادی از کشور رخت بربسته و به‌موازات آن سطح آگاهیهای عموم مردم نیز به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای بالا برود.[19]در عین حال در این سند توجه خاصی به اصل آموزش‌وپرورش معطوف شده و بر تأمین و همگانی بودن و رایگان بودن آن نه در سطح ابتدایی که تا سطح متوسطه تأکید شده است. لذا یکی از وظایف اساسی دولت با توجه به بند سه اصل سوم قانون اساسی این قرارگرفته که آموزش‌وپرورش و تربیت‌بدنی رایگان را برای همه در تمام سطوح مهیا سازد و آموزش عالی را تسهیل و تعمیم نماید.[20]

به‌کارگیری عبارت «برای همه» دربند سه اصل سوم و «برای همه ملت» در اصل سی‌ام، ذهن را به این‌سو متمایل می‌کند که قانون اساسی به‌حق آموزش‌وپرورش برای همه‌ اتباع کشور معتقد است و تبعیض در میان اتباع کشور را روا نمی‌دارد. هر چند افراد نیز هر کدام برحسب استعدادها و شایستگیهای خود به میزانهای متفاوتی از این امکان بهره‌مند می‌شوند.[21]

  لذا بر مبنای این استدلال برخی حقوقدانان بیان داشتهاند که:

«هیچ محدودیت قانونی برای آموزش‌وپرورش از نظر سن، جنس و مرام و مسلک و یا عقیده‌ دینی و مذهبی وجود ندارد». [22]

اصل سی‌ام قانون اساسی همان‌طور که اشاره شد به‌صراحت اعلام داشته که:

«دولت موظف است وسایل آموزش‌وپرورش رایگان را برای همه‌ ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد».

از دلایلی که قانون آموزش عالی را همچون ابتدایی اجباری اعلام نکرده این است که با فراگیری رشته‌های دانشگاهی، افراد قادر به تصدی مشاغل پیچیده و تخصصی خواهند بود. لذا به‌این‌علت که نمی‌توان آموزش عالی را، همانند آموزش ابتدایی تا متوسطه، یک نیاز عام و فراگیر دانست اجباری کردن آن نیز ضرورتی نداشته است.[23]

بند 1 از اصل چهل و سوم نیز، آموزش‌وپرورش را جزء نیازهای اساسی بشر دانسته و یکی از نتایج پایداری اقتصاد در کشور را تأمین مناسب آموزش‌وپرورش برای همگان، معرفی کرده است.[24] هم‌چنین اشاره‌ کلی قانون اساسی به آزادیهای اجتماعی و فرهنگی در مواد مختلف نیز قطعاً حق بر آموزش‌وپرورش را در برمی‌گیرد.

از دیگر الزامات دولت ایران به رعایت حق آموزش‌وپرورش، عضویتش در میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کنوانسیون مبارزه با تبعیض در آموزش یونسکو است که به‌طور طبیعی التزام به این امر را برای دولت به همراه دارد.

از جمله وظایف اساسی دولت طبق بند دو اصل سوم عبارت است از «… بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه‌ زمینه‌ها با استفاده‌ی صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر» و طبق بند چهار همان اصل: «تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‌های علمی و فنی و فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان». البته این مهم در صورتی محقق خواهد شد که نظام آموزشی از شیوه‌ کاملاً یکنواخت بیان امور علمی صرف و تفکرات محض فلسفی عبور کرده و تئوریهای خود را در میدان عمل به واقعیات نزدیک‌تر نماید.[25]

از ملاحظه‌ بندها و موادی که در قانون اساسی نسبت به آموزش‌وپرورش بیان‌شده است نکاتی چند قابل‌استخراج است که دولت اسلامی باید نسبت به آنها توجه نماید.

1- در ضمن ‌این‌که وسایل و محیط آموزشی رایگان باید توسط دولت مهیا شود، شرایط باید به‌گونه‌ای باشد که هیچ‌کس از هیچ قشری به دلیل فقر و ناداری از نعمت دانش‌اندوزی بی‌بهره نماند.[26] دولت باید برای حمایت از اقشار ضعیفی که توان پرداخت هزینه‌های مدارس خصوصی را ندارند امکان تحصیل رایگان را فراهم آورد.[27] از سوی دیگر این فضاهای آموزشی باید دارای شرایط صحیح ایمنی، بهداشتی و استانداردهای پذیرفته‌شده باشند.[28]

2- مربیان و معلمانی که با این مراکز مرتبطند باید از حد اعلای صلاحیتهای علمی، اخلاقی و دیگر استانداردها برخوردار باشند.

3- محتوای آموزشی باید با اهداف عالیه‌ اسلامی و قانون اساسی کاملاًَ منطبق باشد.

4- هم‌چنین دولت موظف است که فضای آموزشی لازم و سایر امکانات، نظیر استاد، آزمایشگاه، منابع تحقیقات و … را برای سطوح آموزش عالی فراهم نماید تا هر کس که مستعد برای حضور در مقاطع بالاتر و تحصیل مراتب علمی ویژه است بتواند به این مرتبه دست یابد[29] و دولت نیز از دانش این فرد در راستای خودکفایی کشور استفاده نماید. منبع: پژوهه

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۱۸
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *