تواضع و فروتنی در قرآن


دسته: حقوق رفتاری
بدون دیدگاه
سه شنبه - ۲۶ مرداد ۱۳۹۵


تواضع و فروتنی در قرآن


تواضع و فروتنی در قرآن

ناگفته پیداست که تواضع و فروتنی نقطه مقابل تکبر و فخرفروشی است و جداسازی بحثهای کامل این دو از یکدیگر مشکل یا غیرممکن است و لذا هم درآیات و روایات اسلامی و هم در کلمات بزرگان اخلاق این دو به یکدیگر آمیخته‌شده است، نکوهش از یکی ملازم تمجید و ستایش از دیگری است و ستایش از یکی همراه با نکوهش از دیگری است، درست مثل‌اینکه بحثهای مربوط به ستایش و تمجید از علم جدای از نکوهش از جهل نیست و نکوهش از جهل همراه ستایش علم است.
بااین‌حال مفهوم این سخن آن نیست که ما بحثهای مربوط به تواضع را نادیده گرفته و به آنچه در بحث زشتی تکبر و استکبار گفتیم بسنده کنیم.
بخصوص اینکه نسبت ‏بین تکبر و تواضع به‌اصطلاح نسبت میان ضدین است نه وجود و عدم. هم تکبر یک صفت وجودی است و هم تواضع و هر دو در مقابل یکدیگر قرار دارند، نه از قبیل وجود و عدم که سخن از یکی الزاماً همراه با نفی دیگری باشد.
در روایات اسلامی نیز به این معنی اشاره‌شده است ازجمله از علی- علیه‌السلام – می‏خوانیم: «ضادوا الکبر بالتواضع; به‌وسیله تواضع با تکبر که ضد آن است مقابله کنید».
[1]
با این اشاره به قرآن بازمی‌گردیم و آیات مربوط به مسأله تواضع را گلچین کرده، موردبررسی قرار می‏دهیم (هرچند آیاتی که به کنایه یا به ملازمه به آن اشاره می‏کند بیش از اینها است)
 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ… (سوره‏مائده، آیه‏54)
 وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًاوَإِذَاخَاطَبَهُمُالْجَاهِلُونَ قَالُواسَلامًا (سوره فرقان، آیه‏63)
 وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ (سوره‏ شعراء، آیه‏215)
ترجمه:
 ای کسانی که ایمان آورده‏اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد (به خدا زیانی نمی‏رساند); خداوند به‌زودی جمعیتی را می‏آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند; در برابر مؤمنان متواضع، در برابر کافران سرسخت و نیرومندند. بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبر بر زمین راه می‏روند; و هنگامی‌که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‏گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‏گذرند)
(ای پیامبر) بال‌وپر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‏کنند بگستر (و نسبت به آنها تواضع و مهربانی کن)
تفسیر و جمع‏بندی
در نخستین آیه موردبحث سخن از گروهی از مؤمنان به میان آمده که مشمول فضل و عنایات الهی هستند هم خدا را دوست می‏دارند و هم محبوب پروردگارند.
یکی از اوصاف بارز آنها این است که در برابر مؤمنان متواضع‌اند: (أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ) و در برابر کافران نیرومند و قوی هستند (أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ).
«اذله‏» جمع «ذلول‏» و «ذلیل‏» از ماده «ذل‏» (بر وزن حر) در اصل به معنی نرمی و ملایمت و تسلیم است درحالی‌که «اعزه‏» جمع «عزیز» از ماده «عزه‏» به معنی شدت است، حیوانات رام را «ذلول‏» می‏گویند چون ملایم و تسلیم‌اند و «تذلیل‏» در آیه (وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلیلا) اشاره به سهولت چیدن میوه‏های بهشتی است.
گاه ذلت در مواردی به کار می‏رود که معنی منفی دارد و آن درجایی است که از سوی غیر به انسان تحمیل می‏شود وگرنه در ماده این لغت مفهوم منفی ذاتاً وجود ندارد (دقت کنید)
به‌هرحال آیه فوق دلیل روشنی بر اهمیت تواضع و عظمت مقام متواضعین است، تواضعی که از درون جان انسان برخیزد و برای احترام به مؤمنی از مؤمنان و بنده‏ای از بندگان خدا باشد.
در دومین آیه باز اشاره به اوصاف برجسته و فضائل اخلاقی گروهی از بندگان خاص خداست که در طی آیات سوره فرقان از آیه‏63 تا آیه 74 دوازده فضیلت بزرگ برای آنها ذکرشده است و جالب اینکه نخستین آنها همان صفت تواضع است، این نشان می‏دهد همان‌گونه که «تکبر» خطرناک‏ترین رذایل است، تواضع مهم‌ترین یا از مهم‌ترین فضائل است، می‏فرماید:
«بندگان خاص خداوند رحمان کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبر بر زمین راه می‏روند» (وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا)
«هون‏» مصدر است و به معنی نرمی و آرامش و تواضع است و استعمال مصدر در معنی اسم فاعل در اینجا به خاطر تأکید است، یعنی آنها چنان آرام و متواضع‌اند که گویی عین تواضع شده‏اند و به همین دلیل در ادامه آیه می‏فرماید: «هَوْنًاوَإِذَاخَاطَبَهُمُالْجَاهِلُونَ قَالُواسَلامًا; و هنگامی‌که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‏گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‏گذرند»).
و در آیه بعدازآن سخن از تواضع آنها در برابر ذات پاک خداست می‏فرماید: «وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاما; آنها کسانی هستند که شبانگاه برای پروردگارشان سجده و قیام می‏کنند (و به بندگی و عبادت می‏پردازند»)
«راغب‏» در کتاب «مفردات‏» می‏گوید:
«هون‏» دو معنی دارد یکی از آنها خضوع و نرمشی است که از درون جان انسان بجوشد که این شایسته ستایش است (سپس به آیه موردبحث اشاره می‏کند) و در حدیث نبوی آمده است المؤمن هین لین.[2] دوم خضوع و تذللی است که از سوی دیگری بر انسان تحمیل شود و او را خوار کند.
ناگفته پیداست که منظور از (الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا) این نیست که فقط راه رفتن آنها متواضعانه است، بلکه منظور نفی هرگونه کبر و خودخواهی است که در تمام اعمال انسان و حتی در کیفیت راه رفتن که ساده‏ترین کار است آشکار می‏شود، زیرا ملکات اخلاقی همیشه خود را در لابه‌لای گفتار و حرکات انسان نشان می‏دهند تا آنجا که در بسیاری از مواقع از چگونگی راه رفتن انسان می‏توان به بسیاری از صفات اخلاقی او راه برد.
آری عباد الرحمن (بندگان خاص خدا) نخستین نشانشان همان تواضع است، تواضعی که در تمام ذرات وجودشان نفوذ کرده و حتی درراه رفتن آنها آشکار است و اگر می‏بینیم خداوند در آیه‏37 سوره اسراء به پیامبرش دستور می‏دهد «وَلا تَمْشِ فِی الأرْضِ مَرَحًا; روی زمین با تکبر راه مرو» منظور فقط راه رفتن نیست بلکه هدف، تواضع در همه کار است که نشانه بندگی و عبودیت خداست.
در سومین آیه روی سخن را به پیامبر- صلی‌الله علیه و آله – کرده، می‏فرماید:
«بال‌وپر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‏کنند پایین بیاور و (تواضع و محبت کن); وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»
«خفض‏» بر وزن «خشم‏» در اصل به معنی پایین آوردن است و «جناح‏» به معنی بال است؛ بنابراین «و اخفض جناح‏» کنایه از تواضع آمیخته بامحبت است، همان‏گونه که پرندگان هرگاه می‏خواهند به جوجه‏های خود اظهار محبت کنند بال‌وپر خود می‏گسترانند و آنها را زیر بال‌وپر می‏گیرند تا هم در برابر حوادث احتمالی مصون بمانند و هم از تشتت و پراکندگی حفظ شوند، پیامبر اسلام- صلی‌الله علیه و آله – نیز مأمور بود بدین گونه مؤمنان را زیر بال‌وپر خود بگیرد!
این تعبیر بسیار ظریف و پرمعنی نکات مختلفی را در عبارت کوتاهی جمع کرده است.
جایی که پیامبر مأمور به تواضع آمیخته بامحبت در برابر مؤمنان باشد تکلیف افراد امت روشن است چراکه پیغمبر سرمشق و الگو و «اسوه‏» برای همه امت است.
شبیه همین تعبیر در آیه 88 سوره حجر نیز آمده است آنجا که می‏فرماید: وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ للْمُؤْمِنِینَ
که باز مخاطب در آن شخص پیامبر است و مأمور می‏شود برای مؤمنان «خفض جناح‏» و تواضع آمیخته بامحبت داشته باشد.
شبیه این تعبیر با اندک تفاوتی در مورد فرزندان در مقابل پدران و مادران در سوره «اسراء» آمده، آنجا که می‏فرماید: «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَه; بالهای خود را در برابر آن دو (پدر و مادر) از محبت و لطف فرود آر (و تواضعی آمیخته با احترام و محبت در برابر آنان داشته باش»)
از مجموع آنچه درآیات فوق آمده به‌خوبی استفاده می‏شود که قرآن مجید نه‌تنها تکبر و استکبار را مورد مذمت قرار داده، بلکه نقطه مقابل آن یعنی تواضع و فروتنی را با تعبیرات گوناگون موردتمجید قرار داده است.
پی‌نوشتها:
1- تصنیف غررالحکم، شماره 5148، صفحه‏249 و شرح غررالحکم، صفحه 232، شماره 5920.
2- کنزالعمال، حدیث 690.
منبع: اندیشه قم (حوزه علمیه قم – http://www.andisheqom.com)

نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۷۶
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *