تغییر جنسیّت از منظر فقهی و حقوق (قسمت 1)

دسته: آخرین مطالب , حقوق پزشکی
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶


تغییر جنسیّت از منظر فقهی و حقوق (قسمت 1)

تغییر جنسیّت از منظر فقهی و حقوق (قسمت 1)

محمّدمهدی کریمی نیا

امروزه بررسی مسأله «تغییر جنسیت» نه تنها از دید پزشکی، بلکه به لحاظ مباحث حقوقی حائز اهمیّت است. اگرچه در گذشته این مباحث کم و بیش وجود داشته، ولی اکنون با پیشرفت تکنولوژی و علم پزشکی، ابعاد جدیدتری در فراروی ما گشوده شده است و در نتیجه آن، ده ها موضوع جدید ایجاد شده، که نیاز است در فقه و حقوق، برای آن ها جواب هایی بیان گردد.

عدّه ای از فقهای شیعه، «تغییر جنسیّت» را از جمله مسائل مستحدثه و جدید شمرده اند و در این راه کوشش هایی انجام داده اند. شاید بتوان گفت اوّلین فقیهی که در این زمینه مسایلی را بیان داشته است، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)است که حدود سال۱۳۴۲شمسی،احکام تغییر جنسیّت را در جلد دوّم تحریرالوسیله به رشته تحریر درآورده است.

آیا «تغییر جنسیّت» در مورد افراد سالم امکان دارد؟ تغییر جنسیّت چه ارتباطی با افراد خنثی دارد؟ پس از ایجاد تغییر جنسیت، روابط زوجین نسبت با یکدیگر چگونه خواهد بود؟ آیا ازدواج همچنان به حال خود باقی است یا خود به خود زن و شوهر از یکدیگر جدا می شوند؟ وضعیّت زوجین که یکی از آن ها، یا هر دو تغییر جنسیّت داده اند، نسبت به فرزندان چگونه خواهد بود؟ موضوع مهریه، ارث، ولایت و سرپرستی کودکان…

«تغییر جنسیّت»، زمینه ساز مسائل و مباحث جدیدی در حقوق و فقه است که در این نوشتار به طور خلاصه بدان توجّه شده است. امید است که صاحب نظران، طلّاب و دانشجویان با نقد و بررسی، به رشد و بالندگی مبحث تغییر جنسیّت، که در نوع خود از مسائل جدید محسوب می شود، کمک نمایند.

۱) تغییر جنسیت از نظر فیزیولوژی

سلول نر (اسپرم) به تعداد زیادی در منی وجود دارد که ۶۰ تا ۱۲۰ میلیون و گاهی تا ۴۰۰ میلیون از آن، در یک سانتی متر مکعب منی وجود دارد. این اسپرم ها دو نوعند: اسپرم xو اسپرم y; از این همه تعداد فراوانِ سلولِ نر، فقط یک اسپرم شانس برخورد با تخمک زن یا «اُوول» را داراست. چنانچه اسپرم x با تخمک زن ترکیب گردد، فرزند به وجود آمده، دختر خواهد بود و اگر اسپرم yبا تخمک زن ترکیب شود، فرزند، پسر خواهد بود. ولی مسأله به همین جا ختم نمی شود، بیضه و غدد دیگر بدن، با ترشحات خود، علائم جنس مذکر را ظاهر می سازند و هورمون هایی در جنس ماده، علائم این جنس را ظاهر می گرداند. چنانچه این هورمون ها کم ترشح شود یا اصلاً ترشح نشود، چه بسا علامت جنس مخالف، در وجود فرد ظاهر گردد که به این افراد، «دو جنسی»، «خنثی» و یا «هرمافرودیت» اطلاق می گردد. بنابراین، جنین ایجاد شده، یا پسر است یا دختر و یا به دلیل اختلالات، «دو جنسی» خواهد بود که در اصطلاح فقه، به آن «خنثی» می گویند. این افراد دارای آلت مردانه و آلت زنانه هستند، و در مواردی افراد خنثی، فاقد هر دو آلت هستند. این افراد در واقع یا مذکر و یا مؤنث هستند و جنس سوّم محسوب نمی شود. چنانچه عمل یکی از این دو آلت تناسلی، در شخص خنثی بیش تر باشد، فرد به همان جنس ملحق خواهد بود و در مواردی با انجام آزمایشات، جنسیتِ غالبِ فرد را مشخص می سازند ولی گاهی کارکِرد هر دو آلت تناسلی به صورت تساوی بوده و هیچ کدام بر دیگری غلبه ندارد که از آن در لسان فقه به «خنثای مشکل» تعبیر می شود.

به گفته پزشکان، اغلب دو جنسی ها عقیم هستند و تنها موارد کمی از آن ها صاحب فرزند می شوند که یک فرد منحصر به فرد و استثنایی آن، در منابع فقهی و روایی، این گونه ذکر شده است:

«شُریحِ قاضی، در حالی که در مجلس قضاوت حضور داشت، ناگهان زنی وارد مجلس شد و گفت: ای قاضی! میان من و دشمنم قضاوت کن. شریح به آن گفت: دشمنت کیست؟ زن گفت: تو هستی! شریح گفت: راهش دهید; او را راه دادند و او وارد مجلس شد. سپس قاضی به او گفت: شکایتت چیست؟ گفت: من، هم آنچه را مردان دارند، دارم و هم آنچه را زنان دارند! شریح گفت: امیرالمؤمنین() [در این گونه موارد] بر اساس مجرای ادرار قضاوت می کند. وی گفت: من با هر دو مجرا ادرار می کنم و از هر دو با هم قطع می شود. شریح گفت: به خداوند سوگند، من چیزی شگفت انگیزتر از این نشنیدم; زن گفت: شگفت انگیزتر از این هم هست، شریح گفت آن چیست؟ گفت: شوهرم با من آمیزش کرده، از او بچّه آوردم، و من نیز با کنیزم آمیزش کردم و او هم از من بچّه آورد! شریح در حالی که به شدّت شگفت زده شده بود، دست بر دست زد، آن گاه امیرمؤمنان()آمد و شریح گفت: ای امیرمؤمنان! بر من چیزی وارد شده که شگفت آورتر از آن را نشنیدم; سپس داستان آن زن را حکایت کرد. آن گاه امیرمؤمنان()در این باره از زن پرسید; او در پاسخ گفت: قضیّه از همین قرار است. امیرمؤمنان()به او فرمود: شوهرت کیست؟ گفت: فلانی; امام کسی را به دنبال او فرستاد و او را فراخواند و فرمود: آیا او را می شناسی؟ گفت: بله، او همسر من است. آن گاه از وی، درباره آنچه آن زن گفته بود، پرسید. مرد گفت: قضیّه همین طور است. امیرمؤمنان() به وی فرمود: «تو شجاع تر از کسی هستی که بر شیر سوار می شود; زیرا با این وضعیت به وی نزدیک می شوی!!».

آن گاه امیرمؤمنان فرمود: ای قنبر! این زن را به همراه یک زن دیگر به داخل خانه ای ببر تا دنده های او را بشمارد. شوهر زن گفت: ای امیرمؤمنان! من نه مردی را نسبت به وی امین می دانم و نه زنی را. امیرمؤمنان() فرمود: دینار خواجه (که از صالحان کوفه و مورد اعتماد بود) را نزد من بیاورید.

آن حضرت فرمود: ای دینار! به همراه این زن وارد خانه ای شو و او را برهنه کن و به وی دستور بده که لنگی بر خود ببندد و دنده های او را بشمار. دینار این کار را انجام داد، که دنده های او هفده تا بود، نُه تا در سمت راست و هشت تا در سمت چپ; از این رو، امیرمؤمنان ، لباس، کلاه و کفش مردانه بر تن او کرد و ردایی بر شانه او انداخت و او را جزو مردان به حساب آورد.

شوهر گفت: یا امیرمؤمنان! او دختر عمویم است و از من بچّه دارد، در این حال، شما او را جزو مردان به حساب می آورید؟! حضرت فرمود: من درباره او حکم خدا را صادر کردم; زیرا خدای تعالی «حوّا» را از پهلوی چپ «آدم» آفرید و (از این رو) شمار دنده های مردان ناقص و دنده های زنان کامل است».۱

علامه مجلسی در ذیل حدیث می گوید: «این روایت در نزد علمای اهل سنت مشهود و در کتاب های ایشان ثبت است. از این روی، شیخ مفید و ابن ادریس از علمای شیعه، علی رغم این که به خبر واحد عمل نمی کنند، به این روایت، که در نزد آنان به عنوان خبر واحد شناخته شده است، عمل کرده اند. علاّمه حلی()، سند روایت را صحیح دانسته و گفته است: کسانی که این روایت را ضعیف دانسته اند، به سند آن توجه نداشته اند»۲.

یکی از فقهای معاصر می گوید: «از این روایت به دست می آید که یک شخص در تولید مثل، می تواند هم نقش مرد و هم نقش زن را ایفا نماید و من مضمون این روایت را با عدّه ای از پزشکان در میان گذاشتم، آن ها گفتند: در تاریخ پزشکی، چنین چیزی دیده نشده است»۳

۲) انواع تغییر جنسیّت

به نظر می رسد که تعبیر «اصلاح جنسیّت» بهتر از تعبیر «تغییر جنسیت» باشد. چون به اعتقاد بعضی از پزشکان، تغییر جنسیّت در مورد مرد کامل و زن کامل، که هیچ گونه نقصی نداشته باشد، وجود نداشته و بلکه غیر ممکن است. تنها کاری که عملیات جراحی در این خصوص انجام می دهد این است که در مورد فرد خنثی که دارای دو آلت است، یکی را حذف می نماید تا دیگری قوی شود۴ و این عمل، در واقع اصلاح جنسیّت است و نه تغییر جنسیّت; چون شخص خنثی یا مرد بوده یا زن، که با عمل جراحی آن باطن آشکار گشته است; شاید اصطلاح «تعیین جنسیّت» به جای «تغییر جنسیت» نیز مناسب باشد. انواع اصلاح یا تغییر جنسیّت از این قرار است: ۱. کسی که فقط یک آلت تناسلی در بدن دارد ولی پوشیده است که با عمل جراحی، جنس واقعی روشن می گردد. ۲. کسی که هر دو آلت تناسلی مردانه و زنانه را داراست، که یکی را با عمل جراحی حذف می نمایند۳.کسی که فقط یک آلت تناسلی دارد;یامرداست و یا زن، در حالی که خلقت او کامل بوده و هیچ نقصی در او نیست. ناگفته نماند که صورت چهارمی هم فرض می شود و آن کسی است که فاقد هر دو آلت تناسلی است و فقهای شیعه، مثل مرحوم شهید اوّل و مرحوم شهید ثانی، آن را در بحث فرد خنثی (وارث) مطرح ساخته اند، چون از طریق «قرعه» یا از طرق شرعیه دیگر، ابتدا جنسیّت او را معین ساخته، آن گاه حق الارث او را پرداخت می کنند.۵

با توجه به آنچه گذشت می توان گفت: اولاً، «خنثی» کسی است که یا دارای هر دو آلت تناسلی می باشد، و یا فاقد هر دو آلت است که فقهای شیعه، احکام فقهی هر دو را تحت عنوان «میراث الخنثی» مطرح ساخته اند;۶ در حالی که بعضی دیگر از فقها، خنثی را کسی می دانند که دارای هر دو آلت تناسلی باشد. در کتاب جامع عباسی آمده است: «خنثی کسی است که هم آلت مرد داشته و هم فرج زن»;۷ و ثانیاً، بحث تغییر جنسیّت بیش تر مربوط به افراد خنثی می باشد. بنابراین، افرادی که خلقت آن ها کامل بوده و نقصی در بدن آن ها وجود ندارد، تغییر و تبدیل جنس آن ها، به جنس مخالف بسیارنادراست، البته دربعضی از کشورهای پیشرفته مثل انگلستان با عمل جراحی توانسته اند، رحم یک زن را در درون شکم یک مردتعبیه کنند و با دارو و تزریق آمپول های خاص، مرد تبدیل به زن شده و همانند یک مادر انجام وظیفه می نماید!!

ادامه دارد- منبع: نشر عدالت


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۱
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *