ترامپ و شش راهکار ایران

دسته: حقوق بین الملل
بدون دیدگاه
سه شنبه - ۲ آذر ۱۳۹۵


ترامپ و شش راهکار ایران

ترامپ و شش راهکار ایران

296935651

انتــخاب دونالد ترامپ بـهعنــوان رئیسجمهوری جدید امریکا در حالی جهان را در بهت و حیرت فروبرد که این رویداد برای ایران که خود حداقل در سه انتخابات ریاست جمهوری 1376، 1384 و 1392 نتیجه غیرقابل منتظرهای را تجربه کرده بود، چندان دور از انتظار نبود.

منتهی ترامپ نخستین رئیس‌جمهوری امریکاست که خارج از قواعد سنتی نهادهای قدرت و سیستم حاکمیتی امریکا رئیس‌جمهوری شد.

پیروزی او دراین انتخابات به‌اندازه‌ای غیرقابل‌باور بوده است که مدتهاست طراحی سناریویی در داخل سیستم حاکمیتی امریکا در دستور کار قرارگرفته است که در صورت پیروزی ترامپ، عمر دولتش بیش از چند ماه به درازا نکشد. بدین ترتیب که اگر رفتارهای عجیب او ادامه یابد، با گشودن چندین فایل از سوابقش، در کنگره استیضاح شده و معاونش جایگزین او شود. هدف این نگارش، کالبدشکافی انتخابات امریکا نیست که به‌نوبه خود مهم و عبرت‌آموز است.

پیامدهای این انتخاب از منظر ابعادی که در عرصه سیاست خارجی و مشخصاً برای ایران دارد، حائز اهمیت می‌شود.

یک کارشناس برجسته آمریکایی می‌گوید که امریکا در سال 1945 حدود 50 درصد از تولید ناخالص جهان را داشت و امروز سهم آن به حدود 20 درصد کاهش‌یافته است. امریکا در 6 دهه گذشته هزینه‌های سنگینی را برای متحدانش متقبل شده که درنهایت به تقویت آنها و تضعیف توان و اقتدار اقتصادی امریکا انجامیده است.

این موضوع که وجه مشترک نگرانی هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات امریکا بوده اما هرگز شجاعت طرح آن وجود نداشته، اکنون مهم‌ترین چالش پیش روی ترامپ است؛ بنابراین ترامپ با در نظر گرفتن این مشکلات، اعلام کرده که خواهان بازگرداندن اقتدار گذشته امریکاست.

ارزیابی ایران از نتیجه انتخابات امریکا و مواجهه باسیاستهای رئیس‌جمهوری جدید این کشور نباید صرفاً مبتنی بر تفکرات فردی ترامپ باشد. احتمالاً برخی در ایران خواهان پیروزی ترامپ بودند زیرا معتقدند او دیوانه‌ای است که امریکا را ذلیل خواهد کرد و ذلت امریکا هم همان خواست و هدف جمهوری اسلامی است. حال‌آنکه فرض جمهوری اسلامی باید مبتنی براین اصل باشد که در امریکا سیستمی غالب است که در آن تنها رئیس‌جمهوری باوجود قدرت بالایی که دارد، تنها تصمیم‌گیرنده نیست.

اما آنچه شرایط کنونی ویژه‌ای را در سیستم سیاسی امریکا به وجود آورده، آن است که پس از 88 سال جمهوری‌خواهان در مجلس سنا و نمایندگان در اکثریت هستند و رئیس‌جمهوری منتخب هم از جمهوری‌خواهان است؛ بنابراین، باید با در نظر گرفتن این شرایط، نحوه مواجهه با ترامپ و جمهوری‌خواهان امریکا را در نظر گرفت.

ایران در دوره ریاست جمهوری ترامپ، با تهدیدات و فرصتهایی روبه‌رو خواهد بود. تاریخ 38 ساله نظام جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که در مقابله با تهدید، خوب اما در بهره‌برداری از فرصتها بسیار ضعیف عمل کرده است. دشمنان قسم‌خورده ایران به دنبال افزایش تهدیدها و حذف فرصتها خواهند بود. هنر تصمیم سازان و تصمیم گیران ایران این خواهد بود که اولاً برای کاهش تهدیدات و بهره‌برداری از فرصتها برنامه داشته باشند و ثانیاً در زمان مناسب هم اقدام مناسب به عمل‌آورند و اجازه ندهند منافع ملی ایران قربانی توطئه جبهه خارجی ضد ایران و نیز باندبازیهای سیاسی داخلی گردد. مگر اینکه صحت این فرضیه قوت گیرد که افزایش خصومت و تقابل با امریکا به نفع جمهوری اسلامی است که دراین صورت ترامپ و آرایش جدید سیاسی در واشنگتن برای تحقق این فرضیه مناسب خواهد بود.

در تاریخ روابط ایران و امریکا بعد از انقلاب اسلامی 1357، همه رؤسای جمهوری امریکا از هر دو حزب، سیاست خصمانه مشابهی در مورد ایران اجرا کردند با این تفاوت که رؤسای جمهوری دموکرات با زبانی نرم‌تر، بدترین تحریمها را علیه ایران اعمال کردند. تنها استثناء دور دوم ریاست جمهوری اوباما بود.

اکنون‌که این سطور را می‌نویسم، به‌تازگی از نشستی در اروپا بازگشته‌ام که نمایندگان کشورهای عربی ازجمله سعودیها به سرزنش ایران و اوباما پرداختند. عمده جلسه هم به بحثهای چالشی بین دو ایرانی، یکی معاون وزیر خارجه و دیگری هم من، با 6 نماینده عرب حاضر در جلسه اختصاص داشت. هم‌زمان هم جمعی از گروهک تروریستی منافقین در بیرون از جلسه تجمع و علیه جمهوری اسلامی شعار می‌دادند.

اعراب حاضر در جلسه براین باور بودند که اوباما تنها رئیس‌جمهوری بود که غنی‌سازی و آب‌سنگین در ایران را پذیرفت یعنی هر دو مسیر ساخت بمب هسته‌ای را در اختیار ایران گذاشت، با برداشته شدن تحریمهای هسته‌ای و لغو قطعنامه‌های سازمان ملل هم موافقت کرد، ایران را از ته دره تحریمها بیرون کشید و در مسیر ابرقدرت شدن منطقه قرارداد. اوباما بود که عربستان و اعراب را به حمایت از افراط‌گرایی و تروریسم متهم کرد و به سایر غربیها جرئت داد که شبانه‌روز به اعراب و جهان اهل سنت اهانت کنند. او گستاخی را به حدی رساند که به ریاض پیشنهاد کرد منطقه را با جمهوری اسلامی ایران شراکتی اداره کنند.

به‌هرحال نمی‌توان این واقعیت را از صفحه تاریخ دیپلماسی جهان پاک کرد که در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما، روابط امریکا با دشمنان یا رقبای منطقه‌ای ایران همچون اسرائیل و عربستان و ترکیه به‌طور بی‌سابقه‌ای دچار چالشهای جدی شد به‌گونه‌ای که صهیونیستها و سعودیها برای خروج اوباما از کاخ سفید لحظه‌شماری می‌کردند زیرا معتقد بودند که او با توافق هسته‌ای و برداشتن تحریمهای بین‌المللی هسته‌ای از پشت به متحدین امریکا خنجر زده است. با رصد رسانه‌های داخلی ایران در یک سال گذشته می‌توان به این برداشت رسید که درست در همین دوره، فضای ضدآمریکایی در ایران هم به اوج رسید.

اکنون برای قضاوت در مورد سیاستهای عملی ترامپ در دوره ریاست جمهوری امریکا زود است. باید صبر کرد تا کادر اصلی او مشخص شود؛ اما مناسب است مسؤولین جمهوری اسلامی چند اقدام را از هم‌اکنون مدنظر قرار دهند:

1- از فحاشی، توهین، تحقیر و مسخره کردن ترامپ بپرهیزند.

2- از اقدامات و مواضع تحریک‌آمیز بی‌مورد که صرفاً بهانه به دشمن می‌دهد، پرهیز شود.

3- تهدیدات و فرصتهای احتمالی را بررسی و برای هر سناریوی احتمالی برنامه تنظیم کنند.

4- از هر اقدام یا موضعی که شائبه ترس یا ضعف ایران را القا کند، پرهیز شود که این امر جناح بازهای امریکا را گستاخ‌تر خواهد کرد.

5- لابی صهیونیسم، سعودیها و متحدین عرب آنها و منافقین از لحظه پیروزی ترامپ برای نفوذ و تأثیرگذاری در او و گروهش فوراً وارد عمل شدند تا سیاستهای ضد ایرانی را در واشنگتن تقویت و طرحهای ضد ایرانی شکست‌خورده یا مسکوت مانده گذشته را احیا کنند. فرض آنها هم این است که ترامپ، لوایح جدید کنگره برای اعمال تحریمها را وتو نخواهد کرد. لذا اگر تهران موفقیت اقدامات لابی صهیونیسم-اعراب تکفیری و جناح بازهای امریکا را در راستای منافع کشور نمی‌داند، نه‌تنها نباید نظاره‌گر بوده یا تدافعی عمل کند، بلکه باید ابتکار عمل داشته باشد.

5- تصویر ایران در امریکا و غرب همچنان منفی است هرچند این تصویر بعد از دستیابی به برجام و ظهور داعش و تروریسم تکفیری، نسبت به گذشته بهتر شد. درعین‌حال در یک سال گذشته و در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری امریکا، نامزدهای رقابت کننده جملگی به ایران‌ هراسی دامن زدند به‌اندازه‌ای که آگهیهای تبلیغاتی از شبکه‌های بزرگ امریکا مستمراً پخش شد. فرض را هم باید براین گذاشت که جبهه ضد ایران در مورد ایران و شیعه هراسی تلاشهای سنگین جدیدی را آغاز خواهد کرد تا از آب گل‌آلود در واشنگتن ماهی بگیرند. دراین مورد هم تهران باید مبتکرانه و فعال وارد عمل شود. 6- بعد از برجام، فرصت بازسازی روابط ایران با سایر کشورهای غربی مثل اتحادیه اروپا فراهم‌شده است. دراین مورد سرعت و اهتمام ویژه نیاز است. باید فهرستی از موارد منافع مشترک، فراتر از روابط دوجانبه برای آغاز این همکاریها تهیه و عملیاتی شود. هم‌زمان گفت‌وگو در مورد موارد اختلافی هم می‌تواند آغاز شود.

منبع: روزنامه ایران،


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۲
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *