تجـاوزهـای مجـازی

دسته: حقوق سایبری
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۱۹ دی ۱۳۹۵


تجـاوزهـای مجـازی

تجـاوزهـای مجـازی

808045115

 سرعت عمل در برخورد با جرایم رایانهای، به میزان قابل قبولی مشاهده نمیشود فرزندان خانوادههای بالنده، انسانهایی قوی ازلحاظ شخصیتی میشوند استفاده از گوشی و تبلت و وسایل مشابه برای کودکان زیر هفت سال بههیچوجه توصیه نمیشود سیستم آموزش مدارس در ایران بسیار کهنه و معیوب است معلمان و مربیان تربیتی مدارس اگر خود دچار اختلال روانی باشند، نمیتوانند کودکان را بهدرستی تربیت کنند

پیامی می‌آید. می‌گوید سلام. نامش را می‌پرسد. از تصویر پروفایلش تعریف می‌کند و بامحبت، چند کلامی با او به گفت‌وگو می‌پردازد. از او عکسی می‌خواهد، عکسی راحت‌تر، عکسی زیباتر! می‌گوید اتفاقی نمی‌افتد، بفرست و عکس ارسال می‌گردد. گاهی به دیدار حضوری دعوتش می‌کند که بعضاً دیدار هم میسر می‌شود. نامش چه بود؟ نمی‌دانیم، اما نام آن کودک مشخص است. لیلا، مریم، فاطمه و حتی سعید، احمد و یا هر نامی که متصور است. او قربانی مجالی بی‌حدوحصر و افسارگسیخته به نام فضای مجازی می‌شود. او ویران می‌شود. در سنی که باید در کلاس درس، دغدغه‌اش نمره بالاتر از دوستش باشد، مفهوم سکس او را احاطه می‌کند. گاهی هم آن کودک حتی هنوز به مدرسه نرفته است. شاید برای آن ‌سن، خطری چون مواجهه با متجاوزان مجازی کم‌تر باشد، اما ناگهان تصویری و یا فیلمی او را در مسیر یادگیری با ذهنیتی جدید و البته سهمگین مواجه می‌کند.

این مقدمه‌ای است دردناک از واقعیاتی که اکنون، جامعه‌ به‌ظاهر در حال توسعه‌ ایران با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. موضوعی نوظهور خاصه برای کودکان به نام خشونتهای جنسی در فضای مجازی.

سوءاستفاده‌ جنسی در اینترنت، به هرگونه عملی گفته می‌شود که بر کسی تحمیل گردد. ممکن است این تحمیل همراه با تهدید، تطمیع و حتی فریب صورت گیرد. شاید بتوان این حالت را تحت عنوان تجاوز مجازی نیز موردبررسی قرار داد زیرا ازآنجاکه در تجاوز جنسیِ واقعی، علی‌القاعده فقدان رضایت تجاوز شونده شرط است، در حیطه مجازی نیز همین حالت متصور است به‌نحوی‌که فرد متجاوز بدون در نظر گرفتن رضایت طرف مقابل، سخنی ناروا و یا تصویری مستهجن برای او ارسال می‌کند و به دلیل آن‌که در عمل محدودیت آن‌چنانی برای برقراری ارتباط افراد با یکدیگر وجود ندارد، اتفاقاً گستره این شکل از تعرض بسیار بیش‌تر از حالت واقعی آن است. این در حالی است که برخلاف تجاوز واقعی، تعرض در فضای اینترنتی برای جامعه چندان محسوس و قابل‌درک نیست. به همین دلیل نظارت و پیگیری دقیق، هم از سوی نهادهای اجتماعی مثل خانواده و مدرسه و هم از جانب دستگاه قانون‌گذار و دستگاه قضایی، مورد تعلل قرارگرفته است که شاید بخشی از این غفلت ناشی از نوظهور بودن چنین دغدغه اجتماعی باشد. در واقع پیدایی چنین خشونتهایی منتسب به مجموعه‌ای از علل عیان و نهان است که هرکدام به‌قدر فرصت موردبررسی قرار می‌گیرد.

 نقش تربیتی خانواده

خانواده یکی از آن ارکانی است که بلاشک مهم‌ترین نقش تربیتیِ کودک را بر عهده دارد. در واقع تربیت کودک در سنین زیر هفت سال (پیش از مدرسه) تنها بر عهده خانواده است.

دکتر «تقی ابوطالبی احمدی»، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان در خصوص آسیبهای روانی که برای کودکان به‌خصوص کودکان زیر هفت سال ممکن است به وجود آید، بر این باور است که کلیت شخصیت ذهنی کودک در سنین زیر هفت سال شکل می‌گیرد و بر این اساس نقش پدر و مادر در پیکرسازی فکری برای کودک بسیار بااهمیت است. این مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با «قانون» اظهار داشت: «در ساختن شخصیت هر انسانی، یک مثلث تأثیرگذار وجود دارد. یک ضلع این مثلث خانواده، ضلع دیگر مدرسه و آخرین ضلع، جامعه است. پس اعضای خانواده که نخستین معماران ذهن انسان‌اند، باید بسیار هوشمندانه عمل کنند. این قاعده روان‌شناسانه ازقضا با فرمایشی از مولا علی (ع) هم منطبق است به‌طوری‌که ایشان ذهن انسان را زمینی مستعد برای یادگیری می‌دانستند. پس هم با تکیه‌بر اصول نظری و علمی و هم به پشتوانه احادیث و روایات دینی، باید سه ضلع مثلث مذکور، بذر خوبی در این زمین مستعد بکارند تا محصولی ناب از آن درو شود. اگر اعضای یک خانواده با یکدیگر رابطه‌ای مبتنی بر صمیمیت و وفاق داشته باشند، کودک دارای شخصیتی باثبات و سالم خواهد بود. به تعبیر دیگر فرزندان خانواده‌های بالنده، انسانهایی قوی ازلحاظ شخصیتی می‌شوند». او در مواجهه با این سؤال که خانواده‌ها با چه راهکارهایی می‌توانند به کنترل مسایلی نوین چون عرصه مجازی بپردازند، ادامه داد: «مشخص است که خانواده در بستر یادگیری کودک تأثیرگذار است. تأثیر به معنای الگوی رفتاری است. فرزندان تا زمانی که به مدرسه نرفته‌اند، خدای روی زمین خود را پدر و مادر می‌دانند. اگر والدین، خود افرادی سالم و مثبت ازلحاظ فردی و اجتماعی باشند، کودک نیز بر مبنای رفتار ایشان عمل می‌کند. اگر خانواده‌ای امر نماز یا دیگر فرایض دینی را مهم برشمارد، قطعاً در آینده آن کودک نیز، دستِ‌کم ارادتی به مقدسات دینی پیدا خواهد کرد. حال در این موضوع به‌خصوص مخاطرات جنسی در عرصه مجازی هم پاسخ به همین شکل است. اگر والدین به‌طور افراطی در میان دیگر اعضای خانواده از وسایلی چون گوشی، تبلت و… استفاده نکنند و یا به کودک استفاده صحیح از این ابزار را نشان دهند، زمینه بهره‌مندی صحیح از ابزارها در کودک پدید خواهد آمد. پس بنده معتقدم، در درجه اول برای سنین زیر هفت سال به‌هیچ‌وجه استفاده از ابزارهای دیجیتالی حتی به بهانه بازی توصیه نشود و از سویی دیگر درعین‌حال که کودک از آن ابزارها استفاده نمی‌کند، اما پدر و مادر شکل درست استفاده را به او ارائه دهند و این روشها را همراه با ذات معنوی فرزندشان بکنند. در واقع بالابردن هوش عمومی و هوش بدنی کودک را باهوش معنوی او گره بزنند تا در آینده نیز بتواند به‌طور مناسب از ابزارهای گوناگون استفاده کند».

 نقش تربیتی مدرسه و نهادهای آموزشی

نهاد دیگری که بخش عمده حیات کودکانه در آن می‌گذرد، مدرسه است. در چنین فضایی کودک می‌تواند از خصلتهای متعالی انسانی بهره‌مند گردد. در واقع مدرسه نیز همانند محیط خانه اگر دارای محیطی مملو از محبت و مهر باشد می‌تواند جهت‌دهیِ درستی در ذهن و روان کودک ایجاد کند و در شرایطی که هنوز در برخی از مدارس، شیوه تحقیر و توهین و بعضاً تنبیه بدنی به‌عنوان روش برگزیده برای تربیت کودکان استفاده می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت که کودک از خطرات اجتماعی در امان باشد. در حقیقت وقتی‌که بعضی از مربیان تربیتی و معلمان حاضر در مدارس، خود دچار انواع اختلالات روانی هستند، قطعاً کودکی که زیردست ایشان بزرگ می‌شود، کودکی سالم نخواهد بود. ازاین‌رو نقش ضعیف و کاملاً منفعل مدارس در جامعه امروز ما نه‌تنها عاملی پیش‌برنده در جهت تنویر صحیح افکار کودک ندارد بلکه گاهی چنین سیستم کهنه و معیوبی کودکان را بیش‌تر وابسته به عرصه‌های مجازی می‌کند زیرا ایشان در عالم واقعی چیزی جز یک سیستم فشل و مجبور نمی‌بینند.

 عدم خواست مسؤولین

عاملی دیگر در عدم کنترل کودکان و ترویج نمونه‌های درست اخلاقی، عدم تمایل مسؤولین ذی‌ربط به رفع معضلات اخلاقی فضای مجازی است. آنها به‌جای مقابله صحیح با فساد در این عرصه، به مقابله با مصادیقی می‌پردازند که نه از حیث اخلاقی و شرعی و نه حتی ازلحاظ قانونی دارای اشکال نیست. هنگامی‌که کنترل همه‌جانبه بر یک سایت سیاسی یا اجتماعی انجام می‌گیرد، ناخودآگاه پرسش مخاطب این است که اگر امکان بررسی دیتاهای اینترنتی وجود دارد، چرا ایشان مبادرت به برخورد قاطع با عاملان ترویج فساد در عرصه اینترنت نمی‌کنند؟

از سویی دیگر گاه به انحای گوناگون، مسؤولین محترم به خوانش غیر صحیح از قانون می‌پردازند؛ به‌طوری‌که به‌جای اقدام عاجل برای اجرای ماده 14 قانون جرایم رایانه‌ای یعنی مقابله با مفاهیم مستهجن که ازقضا دقیقاً با موضوع خشونت جنسی در اینترنت منطبق است، به دنبال پیدا کردن مدلهایی هستند که به‌هیچ‌وجه عنوان مستهجن بر ای‌شان مصداق ندارد. پس عدم برخورد قاطع با گروههای عظیم تلگرامی و صفحات اینستاگرامی و رها گذاشتن ایشان، از عوامل بسیار بااهمیتی است که منصب‌داران باید با اهتمام به حل آن بپردازند.

 طریق پیگیری و ضمانت اجرای آن

پیمان حاج محمود عطار، وکیل دادگستری در گفت‌وگو با قانون بیان داشت: در قانون جرایم رایانه‌ای، قانون‌گذار برای آنان که به‌صورت سازمان‌یافته مباردت به ترویج فحشا می‌کنند، مجازات افساد فی‌الارض را در نظر گرفته است؛ یعنی قانون‌گذار به اهمیت موضوع پی برده است. از سوی دیگر برای آنانی که به‌طور سازمان‌یافته فعالیتهای این‌چنینی انجام می‌دهند به‌تناسب، مجازات مقرر کرده است؛ اما علاوه بر مجازاتها، آن‌چه بیش‌تر مهم می‌نماید این است که خود شهروندان می‌توانند علت آغاز پیگیری جرایم افراد مرتکب باشند. مردم می‌توانند چنین اعمال مجرمانه‌ای را به پلیس فتا اطلاع دهند. اطلاع دادن به پلیس فتا نیز از همان طریق شماره 110 صورت می‌گیرد. از سویی دیگر اگر فرد را خود شناسایی کرده باشند، می‌توانند به دادسرای جرایم رایانه‌ای مراجعه کرده و طرح شکایت کنند.

البته ازنظر این‌جانب حتی در صورت شناسایی فردی نیز بهتر آن است که بااطلاع دادن به پلیس فتا شکایت خود را آغاز کنند زیرا در این صورت پلیس با جمع‌آوری اطلاعات اولیه، پرونده را برای رسیدگی به دادسرای جرایم رایانه‌ای ارسال می‌کند. البته بد نیست در این مجال به این نکته نیز اشاره شود که سرعت عمل در برخورد با جرایم رایانه‌ای به میزان قابل قبولی مشاهده نمی‌شود که باید مسؤولین با بالا بردن فناوری و همت خویش، در این عرصه کوشا باشند.

این وکیل دادگستری در نقد سیاست‌گذاران کشور اظهار داشت: «باید در موضوع خشونتهای جنسی علیه کودکان بر سیاست‌گذاران کشور خرده گرفت زیرا در چند سال اخیر شاهد کاهش بسیار زیاد محیطهای تفریحی برای کودکان بوده‌ایم. در شرایطی که کودک فضای کافی برای تفریح را ندارد و برای خانواده هم هزینه بالای بازیهای گران‌قیمت میسر نیست، نمی‌توان توقع داشت که ابزارهای دیجیتال چون گوشی تلفن همراه و… از دست کودکان جمع شود».

 باید اصلاح شویم

آن‌چه از پس تمام سخنان اخیر برمی‌آید آن است که هم از حیث روانکاوانه و هم از جهت اجتماعی و حتی قانونی می‌توان متوجه شد که عرصه مجازی برای کودکان اگر کنترل‌شده نباشد، ممکن است از هر خطر عینی، پرمخاطره‌تر باشد. پس اولاً باید از جهت فرهنگی خانواده‌ها متوجه این موضوع باشند که به‌صرف سرگرم‌شدن کودک نباید در سنین زیر هفت سال، این دست ابزار در اختیار کودک قرار بگیرد. از سویی دیگر مدرسه با شیوه‌هایی نوین، کودکان را به سمت دنیای واقعی سوق دهد و دیگر آن‌که دولت (به معنای عام) با روشهای رسانه‌ای و فرهنگی روز دنیا سعی کند تا جایگزینهای مناسبی برای کودکان مهیا نماید و در نهایت اگر جرمی اتفاق افتاد، ضابطان قضایی و دستگاه قضایی برخوردی عاجل و متناسب انجام دهند تا در خانه‌های امن و گرم کودکانمان، متجاوزان وارد نشوند. منبع: قانون


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۹
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *