تبدیل‌شدن فضای دانشگاهی به فضای بنگاه‌داری و مدیریت گرایی

دسته: دانشجوی حقوق
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۸ دی ۱۳۹۵


تبدیل‌شدن فضای دانشگاهی به فضای بنگاه‌داری و مدیریت گرایی

عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی عنوان کرد

تبدیلشدن فضای دانشگاهی به فضای بنگاهداری و مدیریت گرایی

124987007

چهارمین نشست از سلسله نشستهای مدیریت و برنامهریزی فرهنگی در آموزش فرهنگی در آموزش عالی، با عنوان «چیستی فرهنگ دانشگاهی؛ شاخصها و بیمها و امیدها پیرامون فرهنگ دانشگاهی در ایران» با سخنرانی دکتر مقصود فراست خواه، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در محل این سازمان برگزار شد.

مسعود فراست خواه در این نشست بابیان این‌که دانش و علم یک پدیده اجتماعی و فرهنگی و جریان پرپیچ‌وتابی از زندگی است، گفت: علم سرشتی ارتباطی، فرهنگی و تعاملی در جامعه و فرهنگ دارد و در نهایت جریانی از شبکه‌های معانی است.

فراست خواه فضای دانشگاهی را فضایی ادراکی، ارتباطی، فرهنگی، تکنولوژیک و اجتماعی خواند و افزود: فضای دانشگاه برآمده از نحوه زیست، مناسبات و اعمال، خاطرات و تجربیات دانشجویان، دانشگاه، مدیر، سیاست‌گذار، خدمت گیرندگان، برنامه ریزان و ذی‌نفعان درونی و بیرونی دانشگاه است. فضا خود از تجربه‌ها می‌روید و مجدداً این امکان را فراهم می‌کند که به تجربه‌ها معنا دهیم.

عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در ادامه به تعریف هانری لوفور جامعه‌شناس فرانسوی از فضا اشاره کرد و توضیح داد: بر اساس این تعریف سه سطح از فضا وجود دارد. در فضای نخست تماسها و احساسات معمولی افراد وجود دارد. فضای دوم مربوط به معنای تخصصی و فنی مانند فضای دانشگاهی یا برنامه‌ریزی شهری است. فضای غیررسمی و مشحون از تجربه‌های زیسته افراد نیز در فضای سوم قرار می‌گیرد.

فراست خواه با انتقاد از این‌که چه در سطح زندگی کاری هیأت علمی و چه در سطح دانشجویی، فضای رسمی بر فضای غیررسمی سایه انداخته است، اضافه کرد: سیستم رسمی ما تمایل زیادی بر مستعمره کردن زیست جهان دارد. به‌این‌ترتیب فضای دو موجب تضعیف فضای سه می‌شود. در حالی‌که بودن دانشجو در دانشگاه با درس خواندن صورت‌بندی نمی‌شود و اقامت دانشجو در دانشگاه با همه وجود خویش روی می‌دهد. فراست خواه فضای دانشگاهی را در حال تبدیل‌شدن به فضای بنگاه‌داری و مدیریت گرایی خواند و در ادامه تصریح کرد: فضای رسمی دانشگاهی نیز نه می‌تواند به‌صورت کارآمد اعمال مدیریت کند و نه برقرارکننده نظمی پایدار است و در عین‌حال نیز اجازه نمی‌دهد فضای غیررسمی که برآمده از اعمال و تجربه زیسته خود دانشگاهیان است، زندگی روزمره آنها را برای علم‌آموزی و علم‌ورزی سرشار کند.

فراست خواه مشکلات فضای دانشگاهی را ناشی از تضعیف یا مخدوش شدن فضای غیررسمی در دانشگاه دانست و گفت:«افت تحصیلی»، «مخدوش شدن کیفیت آموزشی و تحقیق دانشگاهی»، « مدرک‌گرایی»، «کم‌رنگ شدن زندگی دانشجویی»، «مقاله گرایی صوری هیأت علمی»، «بی‌تمایلی به اقامت در پردیس»، «خالی از پیام شدن مقالات» و «سرقت علمی» از پیامدهای به وجود آمدن چنین فضایی هستند.

این عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در ادامه صورت‌بندی 5 گانه‌ای تحت عنوان نسل خاموش، نسل بومر، نسل نوسازی، نسل هزاره و نسل پسا انقلاب ارائه داد و افزود: نسل خاموش در ایران مربوط به دوره پس از مشروطه، نسل بومر مربوط به متولدین 1320 تا 1340، نسل نوسازی مربوط به دوره نوسازی بعد از پهلوی دوم و رشد نابرابری، نسل چهارم مربوط به نسل انقلاب اسلامی و در نهایت نسل پنجم نیز مربوط به نسل پسا انقلاب هستند.

فراست خواه در ادامه ضمن بیان این‌که عمده هیأت علمی دانشگاهی ایران مربوط به نسل سوم یعنی نوسازی و بیشتر دانشجویان ایران شامل نسل چهارم هستند، ادامه داد: شکاف بین نسلی بسیار متفاوتی در ایران وجود دارد که سبب شده است تا مناسبات نسلی ما دچار پیچیدگی شود و به تعارضات نسلی بینجامد.

وی در پایان علت عمده زوال کیفیت در دانشگاه ایرانی را ناشی از اختلاف نانوشته میان طیفی از دانشجویان و طیفی از هیأت علمی برای پای فشردن به اصول و هنجارهای آکادمیک دانست و تأکید کرد: تنها توسعه شایستگیهای کانونی در دانشجویان و ارتقای ظرفیتهای ارتباطی و بسط کنش ارتباطی در هیأت علمی است که می‌تواند این مشکل را تبدیل به فرصت کند. منبع: ایسنا


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۸
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *