تأملی بر نسبت میان حقوق مالکیت فکری و حقوق محیطزیست
تأملی بر نسبت میان حقوق مالکیت فکری و حقوق محیطزیست
تأملی بر نسبت میان حقوق مالکیت فکری و حقوق محیطزیست
نویسندگان: علی مشهدی؛ میترا محتشمی
چکیده
حقوق محیطزیست و حقوق مالکیت فکری، دو حوزه نوظهور در مطالعات حقوقی است. بااینحال، اهداف هر یک از این دو حوزه ممکن است در بسیاری از جهات با یکدیگر در تعامل یا تعارض قرار گیرند. این مقاله به بررسی نسبت میان حقوق مالکیت فکری و حقوق محیطزیست پرداخته است. پرسش اساسی این است که نقش حقوق مالکیت فکری در حفظ محیطزیست جهانی چیست؟ در این زمینه میتوان از دو رویکرد کلی بیطرفی نظام حقوق مالکیت فکری و نظریه سیستمی حقوق مالکیت فکری سخن گفت. انتقال تکنولوژیهای دوستدار محیطزیست (EST)، حمایت از دانش سنتی و بومی در حفظ محیطزیست، و حمایت از آثار و ابداعاتِ کمترآلاینده، حوزههایی هستند که نظریه بیطرفی را به چالش فرا میخوانند. فرض اساسی این مقاله بر این مبنا استوار است که ابعاد زیستمحیطی حقوق مالکیت فکری نمایانگر آن است که این دو حوزه از حقوق، روزبهروز بهسمت همگرایی بیشتر در حرکتاند. این امر ناشی از اهمیت روزافزون دلمشغولیهای زیستمحیطی در نظامهای حقوقی معاصر است. لزوم توجه به ملاحظات زیستمحیطی در جریان شناسایی حقهای مالکیت فکری مهمترین یافته این پژوهش است.
کلیدواژگان: پروتکل کارتاهنا؛ تکنولوژیهای دوستدار محیطزیست؛ حقوق مالکیت فکری؛ حقوق محیطزیست؛ کنوانسیون تنوع زیستی؛ کنوانسیون رم؛ گونههای جدید گیاهی
فصلنامه حقوق؛ دوره 45، شماره 4، زمستان 1394