با این پنج خصلت از دنیا مرو!

دسته: اخلاق و رفتار
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۲۰ بهمن ۱۳۹۵


با این پنج خصلت از دنیا مرو!

با این پنج خصلت از دنیا مرو!

جهنم - آتش

حامد  رفعیی

 «چهارپایان تمام همتشان شکمهایشان است و درندگان تمام همتشان تجاوز و تعدی به دیگران است و زنان (هوسباز) تمام فکرشان زینت زندگی و فساد در آن است؛ درحالیکه مؤمنان، خاضع و متواضعاند و مؤمنان نسبت به دیگران بیمناکاند».

امام علی علیه‌السلام، در کتاب گران‌سنگ نهج‌البلاغه، مخاطبان خود را به شدّت هشدار می‌دهد تا از خواب غفلت به درآیند و به تلاش و کوشش بپردازند و انگشت روی پنج گناه کبیره، می‌گذارد و تصریح می‌کند: «هر کس بدون توبه از این گناهان از دنیا برود هیچ عملی از او مقبول نیست» و می‌فرماید:

«از امور قطعی و مسلّم الهی در کتاب حکیم و استور او (قرآن مجید) که خداوند به آن پاداش و کیفر می‌دهد و برای آن خرسند می‌شود یا خشم می‌گیرد، این است که هرگاه انسان با یکی از این خصلتها بدون توبه از دنیا برود و پروردگار خود را با آن ملاقات کند، اعمالش سودی برای او نخواهد داشت؛ هرچند خود (برای انجام دادن کارهای خیر) را به‌زحمت افکند و عملش را خالص گرداند».

  در آنچه گفتم بیندیش

مولای متقیان علیه‌السلام، به شرح این خصلتها که عبارت‌اند از: شرک، قتل نفس، تهمت، بدعت و نفاق پرداخته و می‌فرماید:

امام علیه‌السلام، مظاهر دنیوی را در سه چیز خلاصه کرده؛ شکم‌پروری، درنده‌خویی و بهره‌گیری از تجملات و زینتها، که سرگرم شدن به آن، موجب ارتکاب معاصی بزرگ است.

«همتایی برای خدا در عبادتی که بر او فرض کرده قرار دهد یا خشم خود را با کشتن بی‌گناهی فرونشاند یا کسی را به سبب عملی که دیگری انجام داده نکوهش کند. (و او را متّهم سازد). یا برای به دست آوردن حاجتی که به مردم دارد بدعتی در دین خدا بگذارد یا مردم را با دو چهره ملاقات کند و در میان آنان با دو زبان سخن بگوید (و نفاق و دورویی پیشه کند) در آن‌چه گفتم بیندیش؛ (و بقیه را بر آن قیاس کن) چراکه هر چیز را با مثل و مانندش می‌توان شناخت».

  از عفو الهی دورند

نخستین گناه بسیار خطرناک، شرک در عبودیت پروردگار است؛ کاری که به فرموده خداوند در قرآن، اگر انسان از آن توبه نکند هرگز مشمول عفو الهی نخواهد شد.

  در جهنم جاودانهاند

دیگر این‌که انسان با ریختن خون دیگری خشم خود را فرونشاند همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: «هر کس انسان باایمانی را به قتل برساند کیفر او جهنم است که جاودانه در آن خواهد ماند»(نساء/ 933)

  آبرو با خون برابر است!

متّهم ساختن افراد به اعمالی که انجام نداده‌اند و در واقع، کشتن شخصیت و ریختن آبروی آنها، از خطرناک‌ترین گناهان است. در روایات اسلامی می‌خوانیم که اهمیت آبروی انسان به‌اندازه اهمیت خون اوست. روایات مرتبط با احترام مؤمن به‌اندازه‌ای است که علامه مجلسی در صفحه 221 جلد 711 بحارالانوار سرفصلی به نام “ابواب حقوق المؤمنین” انتخاب کرده است.

   سگان دوزخیان!

در نکوهش بدعت گزاری در دین خدا برای رسیدن به مال و مقام دنیا همین بس که از پیامبر اکرم، صلی‌الله علیه وآله نقل‌شده است: «بدعت‌گذاران، بدترین خلق خدا هستند، اهل بدعت سگان دوزخیانند»!

 نفاق؛ تمسخر ایمان در خلوات!

قرآن مجید درباره منافقان می‌فرماید: «و هنگامی‌که افراد با ایمان را ملاقات می‌کنند می‌گویند: ما ایمان آورده‌ایم ولی هنگامی‌که با شیطانهای خود خلوت می‌کنند می‌گویند: ما با شماییم ما فقط (آنها) را مسخره می‌کنیم».(بقره/ 14)

و در آیات بعد از آن تصریح‌شده است که اعمال آنها سودی به حالشان ندارد و مشمول هدایتهای الهی واقع نمی‌شوند.

مولای متقیان علی علیه‌السلام، هشدار می‌دهد: «قیامت پیش روی شما و مرگ در پشت سر، شما را می‌راند. سبک‌بار شوید تا برسید. همانا آنان که رفتند در انتظار رسیدن شمایند».

  تمام همت بعضیها شکم است!

امام علی علیه‌السلام، در پایان خطبه 153 می‌فرماید: «چهارپایان تمام همتشان شکمهایشان است و درندگان تمام همتشان تجاوز و تعدی به دیگران است و زنان هوسباز تمام فکرشان زینت زندگی و فساد در آن است؛ درحالی‌که مؤمنان، خاضع و متواضع‌اند و مؤمنان نسبت به دیگران بیمناک‌اند (مبادا آسیبی به آنها برسد)؛ و در برابر مسؤولیتهایشان در پیشگاه خدا، خایف و ترسانند».

در واقع، امام علیه‌السلام، مظاهر دنیوی را در سه چیز خلاصه کرده؛ شکم‌پروری، درنده‌خویی و بهره‌گیری از تجملات و زینتها، که سرگرم شدن به آن، موجب ارتکاب معاصی بزرگ است.

  کلام آخر

به‌راستی اگر جامعه بشری از آلودگی به این صفات پنج‌گانه پاک شود، چه آرامش و امنیتی بر آن حاکم خواهد شد! انسان باید بداند تنها راه نجات از گناهان «توبه» است، مولای متقیان علی علیه‌السلام، هشدار می‌دهد: «قیامت پیش روی شما و مرگ در پشت سر، شما را می‌راند. سبک‌بار شوید تا برسید. همانا آنان که رفتند در انتظار رسیدن شمایند». منبع: تبیان

  مأخذ:

– نهج‌البلاغه، خطبه 153 و 84.

– بحارالانوار، ج 71، ص 221.

– کنزالعمال، حدیث 1095 و 1126.

– شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 9، ص 162.


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۵
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *