امکان استفاده از مصداق سوء رفتار برای پیگیری حقوقی علیه شوهر
امکان استفاده از مصداق سوء رفتار برای پیگیری حقوقی علیه شوهر
امکان استفاده از مصداق سوء رفتار برای پیگیری حقوقی علیه شوهر
در بسیاری از مواقعی که شوهر دست بزن داشته و همسرش را مورد تنبیه بدنی قرار میدهد، تنها این تصور وجود دارد که مجازاتهای حداقلی پرداخت دیه یا حداکثری حبس، انتهای مجازاتی است که قانونگذار برای شوهر تعریف کرده و این در حالی است که به گفته یک حقوقدان، ممکن است تنبیه بدنی زن، عوارضی را بعد از طول درمان از خود بر جای بگذارد که پیگیری آن به چارچوب مسؤولیتهای مدنی شوهر علاوه بر مسؤولیت کیفری مربوط میشود.
میترا ضرابی، حقوقدان و وکیل دادگستری در گفتوگو با «حمایت» اظهار میکند: زمانی که تنبیه بدنی یک زن از سوی شوهر اتفاق میافتد این امکان رایج وجود دارد که زن به پزشکی قانونی یا محکمه قضایی مراجعه کرده و خواهان مجازات مرد از طریق قانون شود.
وی میافزاید: در چنین شرایطی عرف بر این است که قاضی طبق قانون، با در نظر گرفتن شدت خسارت جانی، مالی و آبرو، مجازاتهای پرداخت دیه یا گذراندن حبسهای کوتاهمدت را برای شوهر در نظر میگیرد؛ در حقیقت دیه همان مجازاتی تلقی میشود که قانونگذار برای موارد ضربوجرح پیشبینی کرده است.
ضرابی خاطرنشان میکند: در این بین ممکن است که اثر تنبیه بدنی به خسارتهای عمیقتر منتهی شده و زن با نقص جسمی مواجه شود؛ بهگونهای که در پارهای از مواقع عصب دست یا بینایی و حتی شنوایی خود را از دست داده و نتواند از آن عضو استفاده کند و این در حالی باشد که عضوی که دچار نقص شده، در حرفه و کاری که منبع درآمد وی است، هم تأثیرگذار باشد و نتوان آن را با دیه و حبس جبران کرد.
پذیرش مسؤولیت تقصیر از سوی شوهر جنبه حقوقی هم دارد.
این حقوقدان میگوید: طبق قانون مسؤولیت مدنی کسی که عمداً یا در اثر بیاحتیاطی خسارتی را به جان، مال یا آبرو وارد میکند، غیر از مسؤولیت کیفری، از نظر مدنی هم ضامن شناختهشده و باید مسؤولیت کار خود را بر عهده بگیرد. به گفته این وکیل دادگستری، در این موضوع، منظور از ضامن همان شوهر است که با تنبیه بدنی زن باید مطابق با قانون، مسؤولیت تقصیر خود را بپذیرد. وی عنوان میکند: پیش از این هم گفته شد که دیه یکی از پیشبینیهای رایج قانونگذار است اما باید خاطرنشان کرد که اجرای این مجازات، منوط به این نیست که مجازات یا خسارت مدنی از یاد برود و بهطورکلی کنار گذاشته شود.
فرصتی که از سوی پزشکی قانونی برای زن فراهم میشود.
ضرابی میگوید: در مواردی که برای زن نقص عضو پیش میآید، زن میتواند طبق قانون ازکارافتادگی بگیرد؛ بهعنوان مثال یکی هنرمند است و اموراتش با دستش میگذرد و با آسیبی که برایش پیشآمده، دیگر نمیتواند آن کار را ادامه دهد و یا اینکه زن در شغلی مشغول به کار باشد که چشمهایش ملاک ادامه کار باشد و وی در اثر تنبیه بدنی شوهر، دچار نابینایی شده است.
این حقوقدان اظهار میکند: در چنین مواردی پزشکی قانونی بعد از بررسیهای لازم، زن را شامل طول درمان قرار داده و این فرصت را باز میگذارد تا بعد از پایان طول درمان و بهتر نشدن زن، وی بتواند با ادامه شکایت از شوهر، مواردی از قبیل ازکارافتادگی را شامل حال خود کند.
آثار غیرمالی مسؤولیت مدنی شوهر در تنبیه بدنی زن.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا مسؤولیت مدنی شوهر در تنبیه بدنی زن، آثار غیرمالی هم دارد یا خیر، میگوید: علاوه بر موارد مالی مانند گرفتن حق ازکارافتادگی، یکی از مواردی که میتواند زن از مرد درخواست طلاق کند، سوء رفتار بوده که مواردی مانند اعتیاد زوج، در قانون آورده شده است.
ضرابی تأکید میکند: یکی از مواردی که در قانون و در زیرمجموعه سوء رفتار شوهر قیدشده است، ضربوجرح است و زن میتواند از باب عسر و حرج به آن ورود کرده و درخواست خود را مبنی بر جدایی، مطرح کند؛ بهعبارتدیگر یکی از بارزترین مصادیق سوء رفتار، ضربوجرح است که با تکیه به آن میتوان درخواست طلاق زن از شوهر را پذیرفت.
این وکیل دادگستری با اشاره به ماده 1130 قانون مدنی، موضوع را از زاویه تخصصیتر عسر و حرج مطرح و بیان میکند: بر اساس این ماده، در صورتیکه دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی میتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه میتواند زوج را اجبار به طلاق کند و در صورتیکه اجبار میسر نباشد، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده میشود.
نقش فرهنگسازیهای رسانهای در کاهش تنبیه بدنی شوهر.
این حقوقدان در ادامه اظهارات خود به گسترش فعالیتهای فرهنگی و کمتر شدن تنبیه بدنی زن توسط شوهر اشاره و اظهار میکند: در چند سال اخیر فعالیتها و اطلاعرسانیهای عمومی مربوط به پیامدهای تنبیه بدنی زن بهوسیله شوهر در جامعه، بهقدری افزایشیافته است که غالب آقایان از مجازاتهای احتمالی تنبیه بدنی زوجه مطلع بوده و دیگر کمتر پیش میآید که وکلا با پروندههایی با این موضوع مواجه شوند.
وی میگوید: مسایلی مانند مهریه بالا یا ضربوجرح به کمک رسانهها تبدیل به یک مسأله فرهنگی شد و این موضوعات هم مانند بستن کمربند ایمنی بهمرورزمان، فضا را برای کاهش آمار ضربوجرح توسط شوهر محدود کرد؛ لذا میتوان به جرأت از رسانهها برای این موضوع قدردانی کرد. منبع: حمایت