اصغر قاتل زنجان دستگیر شد


دسته: رویداد و حوادث
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۳۰ تیر ۱۳۹۵


اصغر قاتل زنجان دستگیر شد


اصغر قاتل زنجان دستگیر شد

مرد جوان که با انگیزه لذت بردن از جنایت، نقشه قتلهای سریالی در زنجان را کشیده بود، پس از نخستین قتل با تیزهوشی پلیس به دام افتاد.
این مرد و همدستش با ربودن دانش‌آموزی 17ساله، او را به یک باغ کشاندند و به طرز هولناکی به قتل رساندند.
بعدازظهر 21تیرماه امسال مأموران پلیس زنجان در جریان ناپدیدشدن مرموز نوجوان 17ساله‌ای به نام محمدامین قرار گرفتند.
خانواده‌اش می‌گفتند که آن‌روز پسرشان برای دیدن یکی از دوستانش از خانه خارج شده اما پس از آن موبایلش خاموش شده و دیگر به خانه برنگشته است. از آنجایی که ناپدید شدن پسرنوجوان مرموز به‌نظر می‌رسید، تحقیقات مأموران برای یافتن ردی از او شروع شد اما با گذشت یک روز، زمانی که سرنخی از وی به‌دست نیامد، پرونده در اختیار پلیس آگاهی استان زنجان قرار گرفت.
خانواده محمدامین نگران فرزندشان بودند و این در حالی بود که هنوز ردی از او به‌دست نیامده بود. پلیس در این مرحله با فرضیه‌های مختلفی روبه‌رو بود. این احتمال وجود داشت که نوجوان گمشده گرفتار آدم‌ربایان شده یا اینکه از سوی افرادی به قتل رسیده است.
در چنین شرایطی تیمی از کارآگاهان زیرنظر سرهنگ جعفر رحمتی، رئیس پلیس آگاهی استان زنجان وارد عمل شدند و بررسیهای تخصصی برای یافتن ردی از نوجوان گمشده کلید خورد.
کارآگاهان برای پی بردن به حقیقت به شناسایی نوجوان 17ساله‌ای پرداختند که آخرین بار محمدامین برای دیدن او از خانه خارج شده بود. این تحقیقات در نهایت آنها را به جوانی 32ساله و نوجوانی 17ساله رساند که در ناپدید شدن محمدامین نقش داشتند. متهمان در یک عملیات ضربتی در زنجان دستگیر شدند و با اعترافات آنها، نقشه هولناکی که جوان 32ساله برای قتل‌ محمدامین و قتلهای سریالی کشیده بود، برملا شد.
این مرد در اعترافاتش گفت: از مدتی قبل به فکر قتلهای سریالی افتادم. کنجکاو بودم که لحظه مرگ یک نفر را ببینم و احساس می‌کردم که از این کار لذت می‌برم. برای اجرای نقشه‌ام نیاز به یک همدست داشتم. نوجوان 17ساله‌ای را از قبل می‌شناختم و سراغش رفتم و با حرفهایم راضی‌اش کردم که با من همدست شود. نقشه‌مان این بود که از طریق او، همکلاسیهایش یا دیگر پسربچه‌ها را فریب داده و پس از انتقال به محلی خلوت به قتل برسانیم. نخستین طعمه‌مان محمدامین بود. همدستم همکلاسی‌ او بود و روز حادثه‌به بهانه‌ای او را از خانه بیرون کشاند.
وقتی محمدامین به سر قرار آمد، خواستم سوار پرایدم شود تا دوری بزنیم. پس از آن او را به محل جنایت که باغی حوالی آزاد‌راه زنجان- تبریز بود بردیم و طبق نقشه‌ای که در سر داشتم، با ضربات چاقو به قتل رساندیم. بعد هم جسدش را آتش زدیم و همانجا دفنش کردیم. ما قصد داشتیم به قتلهایمان ادامه دهیم و من فهرستی از پسربچه‌های دیگر برای ارتکاب قتلهای سریالی در ذهن داشتم که پیش از عملی کردن نقشه‌ دستگیر شدیم. با اعترافات هولناک مرد جوان و همدستش، کارآگاهان راهی محلی شدند که جنایت در آنجا رخ داده بود و به این ترتیب جسد محمدامین 2روز پس از ناپدید شدنش از دل زمین بیرون کشیده شد. هم‌اکنون برای هر دو متهم پرونده که (م- ف و الف- ت) نام دارند قرار بازداشت صادر شده و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد. منبع: رکنا
در همین رابطه میخوانیم:
(قتلهای زنجیره‌ای)
نویسنده: مهرداد بنی سعید 
مجرمان چگونه مجرم می‌شوند؟
در اوایل قرن بیستم عده‌ای از جرم‌شناسان بر این باور بودند که مجرمان به خاطر ویژگیهای خانوادگی، ژنتیکی و کروموزومی، عوامل محیطی و زیستی مرتکب جرم می‌شوند. امروزه علاوه بر موارد مذکور عقیده بر این است که مجرم به خاطر عدم توازن زیست- شیمیایی و نقصانهای عصبی مغزش دست به جرم می‌شود. با انجام آزمایشات ام آر‌ای مشخص شد مجرمان نسبت به محرکهای غیرجرمی واکنشهای متفاوتی دارند. همه ما ژنهایی را از والدین خود به ارث برده‌ایم و خیلی از خصوصیات را به صورت بالقوه در خود داریم که ممکن است در اثر محرکهای محیطی بالفعل شوند. شاید دروغهای دوران کودکی بسترساز جرم در آینده باشند. از جمله موارد دیگر می‌توان به نداشتن اعتماد به نفس، بزرگ شدن در یک خانواده غیرمتعهد، سوءاستفاده جسمی، جنسی و احساسی، مرگی یک از والدین، طلاق والدین یا درآمد پایین و وضعیت بد اقتصادی خانواده و نداشتن تحصیلات اشاره کرد.
قاتلهای زنجیره‌ای
شاید بیشترین ناحیه جولان روانشناسی جرم مربوط به قتلهای زنجیره‌ای باشد. در این خصوص باید بین قتلهای زنجیره‌ای و گروهی تمایزی قایل شد. در قتلهای گروهی و دسته جمعی، عده‌ای از افراد در آن واحد کشته می‌شوند. در این نوع قتلها، قاتل تلاشی برای پنهان کردن خود نکرده و در پایان ماجرا به وسیله خود یا فرد دیگر (پلیس) کشته می‌شود.
اما در قتلهای زنجیره‌ای قاتل سعی می‌کند از صحنه حادثه گریخته و معمولا قربانیان خود را تک تک به دام می‌اندازد.
قتلهای زنجیرهی به چهار دسته تقسیم بندی می‌شوند:
– نوع خیالبافانه: قاتل معتقد است که به او الهام می‌شود و صداهایی او را برای ارتکاب قتل هدایت می‌کنند.
– نوع رسالتی: قاتل تصور این را دارد که باید گروهی از افراد را از جامعه نیست و نابود کند
– نوع لذت گرایانه: قاتل تنها برای لذت بردن یا به دست آوردن چیزی دست به قتل می‌زند.
– نوع کنترل و اعمال قدرت: قاتل از این که قربانیان خود را کنترل کرده یا آنان را مجبور به اعمال منافی عفت کند لذت می‌برد.
علاوه بر موارد مذکور دو نوع قتل دیگر نیز وجود دارد که در دسته قتلهای سازمان یافته و سازمان نیافته قرار می‌گیرند. در قتلهای سازمان یافته، قاتل از لحاظ اجتماعی فردی با کفایت، باهوش و مبتکر است که اغلب بیگانه‌ها را هدف قرار داده و برای ارتکاب جرم قید و بندهایی را برای خود دارد. او با قربانیانش ارتباط جنسی برقرار کرده و در نهایت از یک وسیله برای کشتن آنها استفاده می‌کند. از خصوصیات مهم این نوع قاتل، داشتن شریک، بررسی جرمش در رسانه‌ها، طرح ریزی قتل، پنهان سازی جسد و مدارک، بازگشت به صحنه قتل و پیش بینی پرسشهایی است که ممکن است برای پلیس مطرح شود.
اما در قتلهای سازمان نیافته، قاتل در اجتماع محبوبیت یا مقبولیتی ندارد، او قربانیانش را می‌شناسد و ناگهانی تصمیم به قتل آنها می‌گیرد. از لحاظ روابط جنسی خجالتی و کمروست، دوران کودکی پر افت و خیزی از نظر روانی داشته، تنها زندگی می‌کند، از صحنه جرم فراری است و از خود مدارکی به جا می‌گذارد و علاقه‌ای هم به تعقیب ماجرا در رسانه‌ها ندارد و به خاطر جرمی که مرتکب شده سبک زندگی خود را تغییر نمی دهد. جنبه دیگری که در رابطه با قاتلهای زنجیره‌ای باید در نظر داشت جابجایی و محدوده عملکرد انهاست. برخی از قاتلها سفر کرده و به دنبال قربانیان خود می‌گردند (قاتلهای مسافر). عده‌ای از آنها در محل و منطقه‌ای که زندگی می‌کنند مرتکب قتل می‌شوند (قاتلهای محلی). تعقیب قاتلهای مسافر برای پلیس دشوار است زیرا آنها الگوی خاصی در ارتکاب قتلها ندارند.
اغلب قاتلهای زنجیره‌ای یک الگوی خاص دارند: انگیزه خاص، محلی خاص، قربانیان خاص و … پلیس با فهم این الگوها می‌تواند آنها را تعقیب و دستگیر کند.
قاتلهای زنجیره‌ای از کجا می‌آیند و چگونه می‌توان آنها را شناخت؟
قاتلهای زنجیره‌ای در هر جایی پیدا می‌شوند و هیچ مشخصه خاصی ندارند که افراد قادر به شناسایی آنها باشند. اغلب مردم، قاتلها را در بررسیهای پلیس این گونه معرفی می‌کنند: ادم نرمالی بود، خوش برخورد و خوشرو. همسایه خوبی بود.
”تد باندی” انگلیسی یک قاتل سریالی در این باره می‌گوید: ما (قاتلهای زنجیره‌ای) همان پسران و همسران شما هستیم و در یک خانواده معمولی زندگی می‌کنیم.
امروزه با استفاده از ام آر‌ای و سایر تکنیکهای اسکن مغز دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که پیش‌بینی رفتار در افراد به صورت تئوری امکان‌پذیر است. با استفاده از این تکنیکها مشخص شده جامعه ستیزها (قاتلهای زنجیره‌ای) در پردازش محرکهای احساسی با مشکل مواجه هستند. عده‌ای از دانشمندان معتقدند ریشه تمام این مسائل در بادامه مغز نهفته است جایی که پردازش احساس و تولید در آن اتفاق می‌افتد. نقص کار این قسمت از مغز باعث به وجود آمدن جامعه ستیزی می‌شود. به هر حال کار روان‌شناسانه روی قاتلها زمان زیادی می‌برد و در آینده این علم تکمیل تر خواهد شد. در بسیاری از زندانهای کانادا با این علم به قاتلها کمک شده تا آنها از لحاظ روانی تعادل برقرار کنند و دیگر مرتکب قتل نشوند.
شایان ذکر است که اکثر قاتلهای زنجیره‌ای مردانی سفیدپوست بین 20 تا 30 ساله هستند که جزو طبقه متوسط می‌باشند.
نویسنده: مهرداد بنی سعید- منبع: پایگاه اطلاع رسانی پلیس

نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۹۰
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *