آیتالله دکتر محقق داماد
آیتالله دکتر محقق داماد
آیتالله دکتر محقق داماد
قسمت (2)
دنیای حقوق در نظر دارد به معرفی چهرههای سرشناس حقوقی که در قوه قضاییه ایران اسلامی تأثیرگذار بودهاند بپردازد آنچه در پی خواهد آمد ماحصل تلاشی است که دراین زمینه صورت گرفته است. این مصاحبه به معرفی اولین رئیس سازمان بازرسی کل کشور پرداخته است وی در سال 1324 شمسی در شهر مقدس قم به دنیا آمد. علوم دینی را نزد استادان بزرگ حوزه علمیه قم فراگرفت و علاوه بر آن در دانشگاه تهران به تحصیل حقوق و فلسفه اسلامی پرداخت و به اخذ درجه فوقلیسانس در هر دو رشته نائل گردید. محقق داماد موفق شد در سال 1348، از علما و مراجع وقت، درجه «اجتهاد» کسب کند. عمده دوره علوم عقلی و حکمت اسلامی را نزد استاد مرتضی مطهری و فقه و اصول تحلیلی را نزد آیات عظام، آملی لاریجانی و داییاش مرتضی حائری یزدی آموخت. وی، مطالعه و تحصیل در رشته حقوق را پی گرفت سپس برای اخذ درجه دکترا و در سال 1988، در بخش حقوق بینالملل به دانشگاه کاتولیک لوون (UCL) وارد شد و در سال 1995 موفق به اخذ درجه علمی Ph.D شد. دکتر محقق داماد پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در سمتهای گوناگون اجرائی، قضایی و فرهنگی ایفای نقش کرده است، ازجمله از سال 1360 تا 1373 ریاست سازمان بازرسی کل کشور را عهدهدار بود و اینک بهعنوان استاد و رئیس گروه حقوق دانشگاه شهید بهشتی و خوارزمی تهران، رئیس گروه علوم و معارف اسلامی فرهنگستان علوم ایران، ریاست گروه حقوق سازمان مطالعه و تدوین کتابهای علوم انسانی دانشگاهها، عضو هیئتداوران خبرگان بدون مدرک، عضو شورای علمی مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، سردبیر فصلنامه فرهنگستان علوم و… به خدمات علمی و فرهنگی ادامه میدهد. وی علاوه بر بهرهگیری از دو نظام آموزشی حوزه و دانشگاه، به زبانهای عربی و انگلیسی مسلط است و با زبان فرانسه آشنایی دارد. عباسعلی علیزاده
زمانی که از مسؤولیت کنارهگیری کردید چند درصد از اهداف و برنامههای شما تحقق پیدا کرد و دلایل آن درصدی که محقق نشد چه بود؟
_ نخستین هدف که صد درصد تأمین شد تأسیس بازرسی کل کشور بود. تأسیس کار مشکلی است بنده نوه مؤسس حوزه علمیه هستم به ایشان میگویند، آیتالله مؤسس، روحیه تأسیس در من وجود دارد در حال حاضر من عضو و رییس گروه حقوق اسلامی دانشگاه شهید بهشتی هستم و خودم مشغول سازماندهی گروهی به نام حقوق اسلامی برای نخستین بار در کشور هستم. بازرسی کل کشور را من تأسیس کردم، طرح را خودم ریختم، قانون، آییننامه و تشکیلاتش را خودم نوشتم و اصرار داشتم که اداره کل نباشد. معتقدم سازمان بازرسی بههیچوجه نباید در شهرستانها اداره مستقل داشته باشد. باید هیأت اعزامی داشته باشد، باید همه آنهایی که میروند غریب باشند و تحت نفوذ منطقه نباشند. این عقیده شخصی من است. آنهایی که از نظریه خود دفاع میکنند صاحبنظرند.
شورای عالی قضایی با من همکاری کردند و کارهای من را تصویب کردند.
امام میخواست جامعه مدنی از سال 1360 تشکیل شود، جامعه مدنی، یعنی جامعه بر پایه قانون، این مسئله امر پیچیدهای نیست. این مسئله در ذهن ما بود که میتوانستیم در سال 1360 این کار را انجام دهیم البته ما مطالعه داشتیم میگفتیم انقلابهایی که در دنیا شکل گرفت انقلاب دینی نبود درعینحال قانونمند شدهاند در کشور ما که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید بر پایه شریعت اسلامی است و خود شریعت یعنی قانون. کشوری که درگذشته بر اساس شریعت بوده آمادگی قانونمندی را دارد و هنوز عقیده دارم که عجله نکردیم، اما اشاره کردم که باکمال تأسف قانونشکنی مساوی با تصور رشد و انقلابی گری تلقی میشد این اشتباه بود. گروهکها هم به بینظمی دامن میزدند و ضربهای که آن گروهکها به نظم و قانون کشور زدند از همه بالاتر بود. میدانید ترورها و جریان هفتتیر در همین بحران پیش آمد. وقتی بازرسی را تشکیل داده بودیم منزلم در قم بود به تهران میآمدم و برمیگشتم، هر شب به دلیل ناامنی کشور باور نداشتم که شب بعد سالم به منزل برگردم. در یک چنین جو ناامنی نمیشد قانون را اجرا کرد.
دراین ناامنی هرلحظه احتمال انفجار در هر ساختمانی بود اگر گروهی را میگرفتند و برای بازپرسی میبردند، ما به بازپرس میگفتیم که چرا شما طبق آیین دادرسی کیفری تفهیم اتهام نکردید بازپرس میگفت من اگر اینطوری میخواستم نمیتوانستم اما ما حرفمان را میزدیم وقتی در سال 1373 استعفا دادم علت این بود که احساس کردم که دیگر بازرسیها در راستای اهداف من پیش نمیرود. به خاطر وجود همان عناصر قانونشکنی.
بههرحال نماینده مجلس از توده مردم رأی میخواهد برای توده مردم هنوز اجرای قانون، قانونمندی و قانونگرایی ترجمه نشده اینها میخواهند امشب به نان شب برسند و اگر کسی که شعار بدهد که همین امشب به نان شبتان میرسید به دنبال او میروند اما من میگویم اگر شما بروید این زمین را بگیرید، بادآورده را باد میبرد، بینظمی است درنهایت کشورتان بینظم میشود این برای این فرد مفهوم نیست ازاینرو، نماینده مجلس هم اصرار نداشت از ما تأیید بگیرد.
بنده دلم میخواهد از شخصیتی نام ببرم که متأسفانه نام او در حال فراموششدن است؛ بزرگداشت برای همه گرفتند جز برای این بزرگوار، آیتالله آقا شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی که فقیه دوره اول شورای نگهبان بود. این بزرگوار روحیهای داشت که درواقع نماد جامعه مدنی بود از همه افرادی که در دوران پیش از انقلاب شکنجه دیدهاند حتی از آقای هاشمی رفسنجانی که بسیار شکنجه دیده ایشان بیشتر شکنجه دیده بود.
اما نه کتابی درباره او نوشتهشده و نه بزرگداشتی برایش گرفتند، من شاهد رنج ایشان بودم. یک فقیه بهتماممعنا بود ایشان همیشه معتقد بود که شرع اسلامی به مالکیت معتقد است، شرع اسلام به اقتصاد آزاد معتقد است، شرع اسلام مصادرههای بیجا را خلاف شرع میداند ایشان در تصادف مشکوکی که ما هنوز هم نمیدانیم چه شد و سرانجام تحقیق در مورد آن تصادف چه بود و به کجا رسید، (لااقل بنده نمیدانم) جان به جانآفرین تسلیم کرد یا فقیه آزاده، آیتالله صافی؛ از مراجع پشتیبان ما بودند ازجمله آیتاللهالعظمی گلپایگانی و دامادشان آیتالله صافی و آیتالله موسوی اردبیلی. آن روز ایشان رییس قوه قضاییه بودند وقتی گزارش بازرسی میرفت ایشان کسانی را گماشته بودند تا گزارشها را بر اساس دستور ایشان تنظیم کنند و به امضای ایشان برسانند. اگر این پشتیبانیها نبود ما نمیتوانستیم کارکنیم و در رأس همه و بالاتر از همه، حضرت امام (ره) خداوند او را قرین رحمت کند که ایشان هم از این نظر بسیار مدافع بودند که مصلحت و لازم نیست من جزییات دیگر را بگوییم.
اگر نمونههایی از خاطرات ناگفتنی دارید، بفرمایید؟
_ اگر ناگفتنی باشد که تناقض است که میگویید بگویم اگر ناگفتنی است ناگفته شده. برخی در آرشیو ذهنیشان مطالبی است که جایی نگفتهاند و من ناگفته زیادی ندارم و هر چه بود گفتم بعد از من رفتند و اختیارات خاصی را از قوه قضاییه خواستند بنده معتقدم این اشتباه بود و هنوز هم معتقدم بازرسی کل باید بازرسی کند نمیدانم چطور شده است که این را برداشتند. من معتقد نیستم که بازرسی اختیارات بازپرس و بازداشت را داشته باشد، بنده معتقدم حق گزارشگری دارد بنده عقیده دارم که قوه قضاییه باید ازنظر بازرسی زیر نظر بازرسی کل کشور باشد. دامنه اختیارات بازرسی بسیار وسیع است و هیچکس از زیر نهاد بازرسی بیرون نیست و اختیاراتش بهموجب قانون اساسی بسیار زیاد است. باید رییس مجلس و نمایندهها بسیج بشوند و روحیه و فرهنگ قانونگرایی را به مردم تزریق کنند تا خود مردم پشتیبان بازرسی بشوند.
در مورد تضمین و ضمانت اجرایی تصمیمات سازمان بازرسی کل کشور توضیح دهید؟
_ آنوقت ضمانت اجرایی آن چیزی نبود و تنها بازرسی حق تعلیق داشت؛ یعنی مجاز بود اما در حال حاضر مثلاینکه دنبال ضمانت اجرایی آن بودند؛ نمیدانم در قانون مطلبی آوردند یا نه؛ اطلاعی ندارم.
اگر به شما بگویند دوباره مسئولیت سازمان بازرسی کل کشور را به عهده بگیرید و شما هم بپذیرد چه برنامهای را در اولویت کارتان قرار میدهید؟
_ اگر چنین پیشنهادی کنند، نمیپذیرم چون شما گفتید فرض کنید و قضیه شرطیه هم با صدق و کذب طرفین میسازد اما اگر قبول میکردم بلافاصله از طریق مجلس اقدامی میکردم که بازرسی دادگستری در اختیار بازرسی کل کشور قرار گیرد به دلیل اینکه معتقدم اگر دادگستری خوب باشد همهچیز درست است. من به این اعتقاددارم. اگر ما یک دادگستری خوب داشته باشیم ظرف مدت یک سال تمام ادارهها و دستگاهها منظم میشوند چرا این شهر اینقدر بدقیافه است چرا نمیشود راه رفت اگر یک بازپرس باشهامت بتواند نظم را بهجای خودش برگرداند، امنیت و نظم را ایجاد میکند وقتی در جنگ جهانی به چرچیل گفتند کشور از بین رفت گفت دادگستری سالم است پس نگران نباشید.
ما اگر یک دادگستری قوی داشته باشیم شهرداری فاسد نخواهد شد ثبت فاسد نخواهد بود وزارت نفت فاسد نخواهد بود و… اگر مردم سرگردان از پلهها ادارهها بالا و پایین میروند در اثر نبود دستگاه قضایی قوی است.
اگر دادگستری قبل از انقلاب را ببینید- اینها قضاتی بودند که من بهعنوان همکار انتخاب میکردم. – وزیر دادگستری را احضار میکردند و جلب میکردند وزیر باید جواب میداد. یک مسأله اضمحلال دادسرا بود که باید در زمان حاضر به نحوی برگردد؛ مردم در پناه دادستان زندهاند، دادستانی باید قوی باشد؛ یک حقوقدان درجهیک فعال باشد. مردم به پشتیبانی دادستانی زندهاند مدعیالعموم باید امنیت شهر را در دست داشته باشد.