آیا مک مستر می تواند حوزه امنیت ملی آمریکا را ساماندهی کند؟

دسته: حقوق در سایر جوامع
بدون دیدگاه
شنبه - ۱۴ اسفند ۱۳۹۵


آیا مک مستر می تواند حوزه امنیت ملی آمریکا را ساماندهی کند؟

نیویورکتایمز خبر داد:

آیا مک مستر میتواند حوزه امنیت ملی آمریکا را ساماندهی کند؟

 

 

 “جاناتان استیونسون” مدیر امور سیاسی- نظامی و خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای امنیت ملی آمریکا بین سالهای 2011 و 2013 که امروز از کارشناسان ارشد “مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک” و “مرکز کالمن” در نیویورک است در این مطلب در روزنامه نیویورکتایمز نوشت:

انتصاب سپهبد “اچ.آر.مک مسترH. R. McMaster “در مقام مشاور جدید امنیت ملی آمریکا به دنبال برکنار شدن “مایکل فلین” از این سمت؛ می‌تواند مژده یک ثبات نسبی در نهاد ناکارآمد “شورای امنیت ملی” باشد.

ژنرال مک مستر انتخابی است قانع‌کننده. مک مستر یک دانشوری جنگجوست در قد و قواره وزیر دفاع “جیمز متیس”.

حال در این منصب جدید؛ این جایزه به یک چنین شخص متبحری داده‌شده است تا جزءبه‌جزء تمامی موضوعات و شئونات را در حوزه‌ای به‌دقت بررسی کند که این حوزه، دارایی مهم ضمیر آگاه دولت ترامپ قلمداد می‌شود.

اما این صفات و خصوصیات به سهم خود امکان دارد دردسرساز هم باشد.

درک عمیق ژنرال “مک مستر” از حسن رابطه میان بخشهای نظامی با غیرنظامی کشور و شهرتش به این‌که هیچ‌گونه فریبکاری در کارش نیست، این امکان را دارد که به‌سرعت وی را به یک منتقد غیر پاسخگو و به یک دشمن سیاسی ترامپ و مشاور ارشدش “استیفن کی. بنن” بدل سازد.

ژنرال “مک مستر” که همچنان در شغل نظامی‌اش فعال خواهد بود و فعلاً بازنشسته نشده است؛ یک افسر سواره‌نظام و یک روشنفکر نیرومند دفاعی است و دارای مدرک دکترای تاریخ است.

تبحر او درنبرد “تلعفر” عراق حین آن‌که فرمانده هنگ سوم زرهی سواره‌نظام آمریکا بود؛ مثال‌زدنی است. دکترین ضد شورشی که او در این نبرد پیاده کرد هم‌اکنون در مراکز نظامی آمریکا تدریس می‌شود.

در جنگ “خلیج‌فارس” به سال 1991؛ مک مستر حمله‌ای افسانه‌ای به‌وسیله تانک را رهبری کرد و با این تاکتیک؛ نیروی نظامی وقت عراق را که بسیار بزرگ‌تر از نیروی آمریکایی بود کاملاً منهدم ساخت. این رشادتها موجب شد تا او نشان شجاعت “ستاره نقره‌ای” دریافت کند.

اما با همه این مهارتهای نظامی، ژنرال مک مستر در مقایسه با “فلین” و یا “جان بولتون” که او هم برای تصدی این مقام در نظر گرفته‌شده بود؛ خونسردتر است.

هرچند مک مستر امکان دارد بیش‌ازاندازه معتقد به یک نیروی نظامی و نیروی ضد شورش خیلی قوی باشد؛ اما او نیز همچون ژنرال ماتیس به موضوع ثبات خیلی ارزش و اهمیت قائل است.

مک مستر به‌احتمال قوی طرفدار هیچ طرح و پروژه‌ای که مخرب باشد؛ نیست. به‌عنوان مثال، او مخالف برهم زدن “سیاست چین واحد” و یا پاره کردن توافق هسته‌ای ایران و یا منع ورود مسلمانان به کشور است.

خوب بدیهی است وجود فردی با یک چنین ویژگیهای اخلاقی و حرفه‌ای در حوزه‌ای بحران‌زده مانند امنیت ملی کشور؛ تا چه اندازه می‌تواند مفید فایده افتد.

اما متأسفانه همین ویژگیها امکان دارد او را در موضع برخورد با افراد تندخویی قرار دهد که حلقه داخلی ترامپ را اشغال کرده‌اند.

برای پی بردن عمیق‌تر به تفکرات ژنرال مک مستر و یافتن مصادیقی برای تقابل او با “بنن” و سایر افراد, بهتر است نیم‌نگاهی به کتابی که او در سال 1997 به زیر چاپ برد با نام “قصور در انجام‌وظیفه” بی‌افکنیم.

این کتاب؛ تحلیلی ژرف و عاری از هرگونه ترحم از روزهای نخست “جنگ ویتنام” ارائه می‌دهد. نویسنده با این نگرش, به‌تفصیل در کتاب خود شرح می‌دهد که چگونه مقامات و رهبران غیرنظامی و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در این جنگ؛ کشور را به ژرفای یک گرداب فرومی‌برند.

رمزگشایی اصلی کتاب این است که ستاد مشترک ارتش آمریکا بی‌رویه سیاست زده‌شده و به عمق لایه‌های دولت غیرنظامی “لیندون جانسون” فرورفته است. مصداق این فرض هم “مک جورج باوندی” مشاور امنیت ملی است که هیچ سررشته‌ای از کشور ویتنام و یا از دکترین نظامی ندارد.

طبق مندرجات کتاب؛ تمامی این رهبران و مسئولان؛ دغدغه اصلی‌شان حصول پیروزی کامل نبود بلکه بیشتر این بود که آن‌قدر در جنگ قوت بگیرند تا مبادا در داخل کشور؛ حمایت جنگ‌طلبان را از دست بدهند بدون آن‌که مجبور باشند با دستور کار “جامعه بزرگ” هم کنار بیایند.

او در کتابش آورده است:”ما در جنگ ویتنام نه در میدان رزم و نه در صفحه اول نیویورک‌تایمز شکست نخوردیم؛ بلکه ما در واشنگتن شکست خوردیم؛ حتی قبل از آن‌که اولین یگانهای ارتش در ویتنام آرایش ببینند”. مک مستر، هم در کتابش و هم در طول 20 سالی که از چاپ کتابش می‌گذرد؛ باشهامت تمام همه رؤسای جمهور و سایر مقامهای قدرتمند آمریکا را مقصر معرفی می‌کند.

او در کتابش اشاره می‌کند:”لیندون جانسون و مشاوران ارشدش نتوانستند به‌خوبی از پس پیچیدگیهای جنگ ویتنام بربیایند و برای پوشاندن این ضعف به کبر ورزیدن، ضعف نشان دادن و دروغ متوسل شدند”.

از منظر ژنرال مک مستر؛ دستگاه نظامی باید این استعداد و قابلیت را داشته باشد که تخصصهای عملیاتی و استراتژیکش را در سیاست اطلاع‌رسانی باقدرت تمام به خدمت بگیرد. همین قوت و توانایی شامل حال جوامع اطلاعاتی و اجراییات قانون هم هست.

انتصاب “بنن” در “کمیته اصول شورای امنیت” که ماه گذشته اتفاق افتاد و به حاشیه رانده شدن ستاد مشترک ارتش؛ موجب شد تا قوی‌ترین صدا در حوزه سیاست داخلی؛ نقشی محوری در تصمیم سازی در موضوعات امنیت ملی ایفا نماید.

انتقاد صریح مک مستر از مسئولان شورای امنیت ملی کشور بازگوکننده آن است که آنها موظف‌اند هرچه در توان دارند انجام دهند تا مبادا خطاهای تاریخی تکرار شود حتی اگر به قیمت نافرمانی تمام شود.

اما موضوع این است که ترامپ انتقادها را جدی نمی‌گیرد و درکی عمیق و والا از ظرافتهای یک کار عملیاتی و شور و مشورت سیاسی و ایجاد حسن رابطه خوش‌آهنگ میان سطوح نظامی و غیرنظامی ندارد.

ترامپ و بنن دشمن فن‌سالارانی هستند که دقت عمل فوق‌العاده آنها و سرسختی‌شان امکان دارد مانعی در دست‌یابی به اهداف ایدئولوژیکشان باشد.

ترامپ از نطقها و صحبتهایش هویداست که مخالفتی با کاربرد نیروی نظامی البته با اندکی ملاحظه دستاورد استراتژیک ندارد.

امکان دارد ژنرال مک مستر درون دولت در کنار ژنرال ماتیس به‌عنوان یک نیروی مؤثر برای ایجاد ثبات؛ برای خود کسب شهرت کند. شاید هم اصلاً او به حاشیه رانده شود و یا حتی اخراج شود. اگر او حقایق ناخوشایند بی‌شماری را روی میز گذارد هیچ بعید نیست که اخراج شود.

به هر شکل در یک تئاتر سیاسی؛ این قطعه سرگرم‌کننده نمایش است البته اگر یک فاجعه استراتژیک به دنبال آن نباشد. منبع: ایرنا


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۴
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *