آسیب‌های اخلاقی اوقات فراغت جوانان چیست؟

دسته: اخلاق و رفتار
بدون دیدگاه
سه شنبه - ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶


آسیب‌های اخلاقی اوقات فراغت جوانان چیست؟

اوقات فراغت، نعمت بزرگى است که همواره در کنار صحت و سلامتى به عنوان دو نعمت مهم ذکر میشود؛ پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «سلامتى و فراغت دو نعمت است که کفران آن کنند».[1]

اما گاهى این نعمت ارزشمند تبدیل به نقمت و آسیب می‌شود. از زمینه‌هاى انحراف و آسیب‌های اخلاقی نوجوانان و جوانان در «اوقات فراغت»؛ بی‌کاری، تنبلى و راحت‌طلبى است که موجب آسیب‌های دیگری مانند فساد و گناه می‌گردد. پس اگر این اوقات، با تفریحات سالم، سرگرمی‌هاى متنوّع و کارهاى مفید پر نشود، نوجوان و جوان، ممکن است آن‌را با رفتارهاى نامشروع، پُر کند.

از این‌رو؛ کار و اشتغال، در پیدایش و تقویت احساس و درک مسئولیت اجتماعى، سازگارى اجتماعى، رعایت قوانین و مقرّرات و عادت دادن خویش به نظم و انضباط، نقش تعیین‌کننده‌اى داشته، عاملى بازدارنده از مفاسد و آسیب‌هاى اجتماعى است؛ امّا بی‌کارى و تنبلى، نابسامانی‌هاى اجتماعى و بزهکارى را در پی دارد.[2] اگر افسردگى نیز در جان و دل او بنشیند، به‌طور طبیعى، خود را فراموش می‌کند و ارتکاب جرم و جنایت براى او آسان می‌شود.

در روایات پیشوایان دین چنین میخوانیم:

  1. آدم بی‌کار، فاقد شخصیت و عزّت است: پیامبر اکرم(ص) وقتى فرد نیرومندی را می‌دید، می‌پرسید: «آیا او داراى شغل است؟». اگر می‌گفتند: نه، پیامبر(ص) می‌فرمود: «او از چشم من افتاد».[3]
  2. بی‌کاری، عامل فتنه و زیان: پیامبر اکرم(ص) فرمود: «دو سرشت است که بسیارى از مردم در آن به فتنه [و خسران] افتاده‌اند: تندرستى و بیکارى».[4]
  3. بی‌کارى، سستى و تنبلى؛ عامل تضییع حقوق فردی و اجتماعی جامعه: امام علی(ع) می‌فرماید:

«کسى که از سستى و تنبلى پیروى کند، حقوق [خود و دیگران‏] را تباه ساخته است».[5]

  1. اگر آدمى براى ساعات فراغت خود برنامه صحیحى نداشته باشد، فراغت او جای هوا و هوس خواهد بود: امام على(ع) می‌فرماید: «هوا و هوس برخاسته از فراغت است».[6]

همچنین امام زین‌العابدین(ع) در نیایش خود در این‌باره چنین می‌گوید: «[خدایا!] اگر براى ما فراغتى از کارها تقدیر کرده‌اى پس آن‌را فراغتى توأم با سلامتى قرار ده که به سبب آن، گناهى دامن‌گیرمان نشود و خستگى و سستى به ما نپیوندد».[7]

  1. بی‌کاری عامل ایجاد گناه و فساد: امام علی(ع) می‌فرماید: «اگر مشغول شدن [به کارى‏] تلاش انگیز باشد فراغتِ پیوسته [و بیکارى‏] فساد انگیز است».[8]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «انسان‌ها به دلیل بی‌کارى و بطالت، در سرمستى و گناه و ارتکاب فواحش سقوط می‌کنند».[9]

از این‌رو، باید به بهره‌گیرى مناسب از اوقات فراغت‏ روآورد تا از آسیب‌های آن در امان بود؛ با وجود تمام فتنه‌ها و فسادهایى که اوقات فراغت را تهدید می‌کند، این لحظات براى اولیاى خدا از اهمیت خاصى برخوردار است که براى ارتباط با محبوب و خلوت با معشوق و برداشتن گام‌هاى بلند در جهت قرب الهى از این فرصت استفاده می‌کنند. خداوند متعال پیامبر خود را در اوقات فراغت به عبادت و پرداختن به کارهاى خیر دیگر فرا می‌خواند: «هنگامى که فراغت یافتى به طاعت بکوش و با اشتیاق به‌سوى پروردگارت روى آور».[10]

امام ‏على(ع) می‌فرماید: «سزاوار است که انسان ساعات و لحظاتى براى خود داشته باشد که هیچ بازدارنده‌اى او را از آن لحظه‌ها باز ندارد».[11]

امام صادق(ع) در تفسیر آیه «وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا»،[12] می‌فرماید: «سلامت، نیرومندى، فراغت، جوانى، نشاط و بى نیازى خود را فراموش منما. در دنیا از آنها بهره‌بردارى کن و متوجه باش که از آن سرمایه‌هاى عظیم به نفع آخرت خود استفاده نمایى».[13]

بنابراین، اوقات فراغت، زمینه مناسبی برای رشد اخلاق فردی و اجتماعی می‌باشد. اگر برنامه‌های اوقات فراغت با جهت‌گیری سودمند و سالم انتخاب شود، بسیاری از نابسامانی‌های روحی و جسمی مردم و جوانان درمان می‌یابد و خلاقیت‌های فردی و اجتماعی به بار خواهد آمد.

[1]. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج ‏4، ص 381، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.

[2]. گنجى، حمزه، حسن‌زاده، رمضان، روان‌شناسى اجتماعى در تعلیم و تربیت، ص 134، تهران، سخن، 1378ش.

[3]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 139، نجف اشرف، مطبعه حیدریه، چاپ اول، بی‌تا.

[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏8، ص 152، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.

[5]. سید رضى، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 510، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

[6]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 671 ، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.

[7]. على بن الحسین)ع)، الصحیفه السجادیه، ص 62، قم، دفتر نشر الهادى، چاپ اول، 1376ش.

[8]. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ‏1، ص 298، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق.

[9]. مفضل بن عمر، توحید المفضل، ص 119، قم، داورى، چاپ سوم، بی‌تا.

[10]. شرح، 7 – 8.

[11]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 698.

[12]. قصص، 77.

[13]. ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات، ص 176، تهران، مکتبه النینوى الحدیثه، چاپ اول، بی‌تا.

منبع: اسلام کوئست


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۷
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *