آسیبهای اجتماعی که در غیبت مددکار رشد می‌یابد

دسته: حقوق و اجتماع
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۳۰ فروردین ۱۳۹۶


آسیبهای اجتماعی که در غیبت مددکار رشد می‌یابد

آسیبهای اجتماعی که در غیبت مددکار رشد مییابد

 

 در کشورهای پیشرفته هنگامی که با مشکل نارضایتی عمومی مواجه میشوند، فوراً با نخبگان اجتماعی جلسهای تشکیل میشود اما سؤال اینجاست که چرا سیاستمداران و اقتصاددانان در این جلسه نیستند و چرا نخبگان اجتماعی؟

امروزه کشورهایی که در سطح بالایی از رفاه قرار دارند، مهم‌ترین محور فعالیت خود را در حوزه اجتماعی و مددکاران اجتماعی را در کانون توجه خود قرار داده‌اند تا از این طریق اعتماد عمومی مردم را جلب کنند و به ویژه از آسیبهای اجتماعی بکاهند.

هم‌زمان با گسترش صنعت و پیش رفتن به سوی توسعه، آسیبهای اجتماعی نیز روی دیگر خود را نشان می‌دهند، آسیبهایی که دیگر مثل گذشته ساده نیستند و پرپیچ‌وخم شده‌اند و هرکسی قادر به حل کردن آنها نیست. امروز وضعیت آسیبهای اجتماعی در کشور به‌گونه‌ای شده که مدیران عالی‌رتبه کشوری مستقیماً وارد این مقوله شده‌اند و سازمانهای اجتماعی مانند بهزیستی با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در این زمینه اولویت کار خود را مقابله با این آسیبها و کنترل آن گذاشته‌اند. برنامه‌ها در حال اجرایی شدن هستند و نخستین گامها برداشته‌شده اما به نظر می‌رسد هنوز از مهم‌ترین مؤلفه پیشگیری و حتی درمان آسیبها یعنی مددکاران اجتماعی غفلت شده و آن‌چنان که باید از توانایی این قشر استفاده نمی‌شود. مددکاران اجتماعی در شرایط فعلی با چالشهای فراوانی روبرو هستند و از سوی دیگر مردم نقش مددکار را فقط در حمایتهای مالی محصور می‌دانند. از این‌رو ایرنا با برگزاری یک میزگرد با حضور سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، لیلا ارشد مددکار اجتماعی و رئیس خانه خورشید و سید جلال ساداتیان مددکار اجتماعی چالشهای مددکاران اجتماعی و ارتباط آن با وضعیت آسیبهای اجتماعی در ایران را بررسی کرده است.

 چگونگی شکلگیری مددکاری اجتماعی

سید جلال ساداتیان مددکار اجتماعی در این میزگرد ابتدا در مقدمه‌ای، چگونگی شکل‌گیری مددکاری اجتماعی در جهان را تشریح می‌کند و می‌گوید: انسانها از ابتدا نیز گرایشات اجتماعی را داشتند و در جوامع اولیه، هنگام به وجود آمدن مشکل، بیش‌تر خانواده محور بودند و خانواده مشکل را جبران می‌کرد. وی می‌افزاید: با گسترده‌تر شدن جوامع و شکل‌گیری جامه سنتی، علاوه بر خانواده ایل، قبیله و طایفه نیز به کمک حل مشکل افراد می‌آید.

وی خاطرنشان می‌کند: در جوامع نسبتاً مدرن نیز برای حل مشکلات، نهادها، جایگزین البته نه به‌طور مطلق خانواده و ایل و طایفه می‌شوند که خاستگاه آنها دولتها هستند. وی ادامه می‌دهد: این نهادها ابتدا از منظر مدیریت جامعه، مشکلات افراد را برطرف می‌کنند اما کم‌کم وجوه انسانی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد و مددکاری اجتماعی از اینجا شکل می‌گیرد.

ساداتیان می‌گوید: مددکاری اجتماعی در نهاد انسان هست، یعنی اگر کسی زمین می‌خورد همه می‌دوند که او را بلند کنند اما به‌عنوان یک حرفه با مباحثی مانند مدیریت، برنامه‌ریزی و اجرا در ارتباط است و سه روش کار شامل کار با فرد، کار با گروه و کار با جامعه را دربرمی گیرد.

 مددکار میتواند جلوی آسیبها را بگیرد

این مددکار اجتماعی اضافه می‌کند: مددکار از طریق مدیریت هم می‌تواند از آسیبهای اجتماعی و مشکلات افراد، پیشگیری کند و هم جلوی ورودی آسیبها را بگیرد و هم می‌تواند آسیبها را به سمت درمان ببرد.

ساداتیان تصریح می‌کند: بخشی از نقصها و مشکلات افراد، جسمی، بخش دیگر روحی، روانی و ذهنی و بخشی از آن نیز مالی و اقتصادی است که هر کدام از اینها مدیریتهای خاص خود را می‌طلبد.

وی تأکید می‌کند: مددکاری به مدیریت، برنامه‌ریزی و اجرا توجه دارد و مددکاران، علم و دانش، مهارتهای لازم و جنبه‌های دقیق و ظریف روحی و روانی این کار را دارند. وی، مددکاری را به مثابه هنری تعریف می‌کند که می‌تواند همه این ظرایف را تلفیق و اجرا کند. آموزش مددکاری اجتماعی در ایران به شدت ضعیف است.

سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران نیز در این میزگرد با اشاره به 60 سال سابقه علمی مددکار اجتماعی در ایران می‌گوید: با وجود گذشت این مدت زیاد هنوز با چالشهای زیادی مواجه هستیم.

وی می‌افزاید: این چالشها برگرفته از ظرفیتها و تواناییهایی است که این حرفه دارد و نوع نگاهی که امروز دنیا به این حوزه دارد. وی، بخش آموزش را در جایگاه نخست چالشهای مددکاران قرار می‌دهد و معتقد است که به شدت آموزش مددکاری اجتماعی ایران، آموزش ضعیف است.

وی تصریح می‌کند: باوجود این‌که اسفندماه سال گذشته سرفصل جدیدی برای رشته مددکاری در وزارت علوم تصویب شد اما حتی 10 درصد نیاز امروز حوزه اجتماعی مددکاری اجتماعی نیز در دانشگاه تدریس نمی‌شود.

بی تخصصها جای مددکاران را گرفته‌اند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: به‌رغم این‌که ظرفیتهای بالقوه خیلی زیادی داریم اما در عمل نتوانستیم مددکاری اجتماعی حرفه‌ای را متمایز کنیم به همین دلیل امروز 90 درصد کسانی که کار مددکاری اجتماعی را انجام می‌دهند، تخصص مددکاری اجتماعی را ندارند.

چلک می‌افزاید: این مسأله نشان می‌دهد ما برای این‌که ثابت کنیم تخصصی هستیم حتماً باید قوی شویم، قدرت مددکاران نیز در دانش و مهارت و تجربه است.

 حــوزه اجتــماعی در سیاستگذاریها مغفول مانده است

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: چالش دیگر ما در حوزه سیاست‌گذاریها است.

این سیاست‌گذاری فقط در حوزه اجتماعی به مددکاری برنمی‌گردد بلکه به‌طورکلی حوزه اجتماعی در سیاست‌گذاری مغفول مانده که مددکاری اجتماعی بخشی از آن است.

چلک درعین‌حال می‌افزاید: در چند سال اخیر وضعیت بهتر شده است به‌ طور مثال در بخش اجتماعی برنامه ششم توسعه، تقریباً می‌توان گفت 90 درصد از ادبیات و تفکر مددکاری اجتماعی استفاده‌شده است.

وی با اشاره به برگزاری جلسه مددکاری در گناباد با حضور 400 متخصص از تأثیر برگزاری این جلسه در برنامه‌های کشوری خبر می‌دهد و می‌گوید: در برنامه ششم توسعه، پنج تا 6 بار کلمه مددکاری اجتماعی می‌آید. قبل از آن فقط در برنامه چهارم توسعه، شاید دو ماده آورده بودیم.

 نقش مددکاران پررنگتر شد اما فاصله پابرجاست

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: اکنون در آیین دادرسی کیفری جدید، تشکیل پرونده شخصیت با مددکاران اجتماعی است؛ در قانون مجازات اسلامی جدید نیز استفاده از ظرفیت مددکاران اجتماعی بیش‌تر شد. چلک اضافه می‌کند: مددکاران اجتماعی در حوزه‌های حاشیه‌نشینی، خانواده، کودک و آسیب حضور پررنگی دارند. وی خاطرنشان می‌کند: بنابراین اکنون نقش مددکاران اجتماعی کمی پررنگ‌تر شده اما آن‌چه که تصویب می‌شود با آن‌چه که اجرا می‌شود فاصله معناداری بین آنها وجود دارد.

 تأثیر منفی تصمیمگیریهای مدیران ناآشنا با مسایل اجتماعی

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: ممکن است مدیری از یک متخصص اجتماعی، دلسوزتر باشد اما اگر دانش این حوزه را نداشته باشد با تصمیم‌گیری نادرست، اثر منفی خود را روی جامعه می‌گذارد.

چلک تصریح می‌کند: همیشه از این موضوع در حوزه اجتماعی رنج می‌بردیم، می‌بریم و فکر می‌کنم خواهیم برد و همچنان این موضوع ادامه خواهد داشت.

 مددکاران، سازمان نظام ندارند

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: اکنون پزشکان برای خودشان نظام پزشکی دارند، مددکاران اجتماعی نیز یک مدافع صنفی می‌خواهند. ما مدافع صنفی نداریم. انجمن مددکاری اجتماعی نیز بر اساس ارتباطات میان فردی ایجاد شد. چلک خاطرنشان می‌کند: پزشکان، روان‌پزشکان، پرستاران و مهندسان، نظام‌ دارند. اگر ما شعار می‌دهیم که کار را باید به مردم واگذار کنیم چرا به این سمت نمی‌رویم. وی ادامه می‌دهد: مددکاری که 60 سال سابقه دارد، چرا نظام ندارد.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در ادامه به اصل 44 قانون اساسی مبنی بر خصوصی‌سازی اشاره می‌کند و می‌گوید: ناظر اصل 44، اتاق بازرگانی ایران، است یعنی یک بخش خصوصی می‌آید ناظر اصل 44 می‌شود و قانون مجلس این را تأیید می‌کند. آیا ما به این ضرورت نرسیدیم که در حوزه اجتماعی هم‌جایی را می‌خواهیم که این نقش را ایفا کند.

چلک می‌افزاید: به‌طورقطع، تنها گروهی که می‌تواند بیش از همه در مسایل اجتماعی ایفای نقش کند، مددکاران هستند و این گفته، نگاه انحصاری و حرفه‌ای نیست.

وی تأکید می‌کند: اگر پزشک و روانشناس و دامپزشک می‌تواند نظام داشته باشد، مددکاری اجتماعی نیز نیازمند نظامی است که بتواند مدافع حقوق صنفی باشد و بخشی از کار دولت را در صدور مجوزها نظارت، آموزش و پژوهش را بتواند انجام دهد.

انتظارات از یک مددکار اجتماعی چیست؟

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: طبق تعاریف بین‌المللی سال 2015 از مددکاری اجتماعی، اصلاً مددکاری اجتماعی آن مددکاری اجتماعی نیست که ما داریم، امروز می‌گویند که مددکار اجتماعی باید سهمش را در توسعه اجتماعی کشور، تغییرات و نظم اجتماعی، انسجام اجتماعی، توانمندسازی اجتماعی و تسهیل گری اجتماعی، ایفا کند.

چلک می‌افزاید: هم‌چنین مددکار باید سهم خود در ایفای نقش در عدالت اجتماعی، مسؤولیت اجتماعی، سلامت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، نشاط و رفاه اجتماعی و بهزیستی اجتماعی، تعریف و مشخص کند. اینها موضوعاتی است که از مددکار اجتماعی می‌خواهند؛ بنابراین دیگر مددکاری فرد محور وجود ندارد.

وی تصریح می‌کند: متأسفانه مددکاری اجتماعی ایران، مددکاری فرد محور است درحالی‌که امروز در دنیا از مددکار اجتماعی خواسته می‌شود دنبال جامعه‌ای باشد که مردم، به زیستن اجتماعی را تجربه کنند و میزان شاخصهای اجتماعی در آن بالا برود و این وضعیت مستلزم این است که سهم مددکار در این حوزه‌ها تعریف شود.

وی ادامه می‌دهد: کتابی نداریم که جایگاه مددکار اجتماعی و انسجام اجتماعی را تعریف کرده باشد. سهم مددکاری اجتماعی در توسعه اجتماعی و مسؤولیت اجتماعی کجاست.

چلک اضافه می‌کند: البته در هشت سال اخیر با مشورت اساتید مربوطه در انجمن روی همه مفاهیم کارشده و اکنون کتاب مؤلفه‌های نوین مددکاری اجتماعی (نوشته خودم) زیر چاپ است اما واقعیت این است که مددکاری اجتماعی یک بازنگری اساسی بر مبنای این تعریف می‌خواهد. وی می‌گوید: این بازنگری باید در تمام ابعاد سیاست‌گذاری، آموزش، برنامه‌های اجرایی و ساختار مدیریت مددکاری اجتماعی اتفاق بیفتد. وی می‌افزاید: اگر این اتفاق نیفتد ما همچنان نمی‌توانیم ظرفیتهای بالفعل و بالقوه مددکاری اجتماعی در راستای به زیستی اجتماعی را به‌ کار گیریم.

  مددکار، پلیس نیست

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: مددکاران برای ورود به خانه مشکلی ندارند، گاهی خودمان می‌رویم و گاهی پلیس همکاری دارد.

چلک می‌افزاید: بیش از 90 درصد مداخلات اورژانس اجتماعی اصلاً نیازی به حضور پلیس ندارد. در آیین‌نامه نیز پیش‌بینی‌شده که پلیس نیاید. ما پلیس نیستیم. اگر قرار باشد مددکار اجتماعی پلیس باشد فرق ما با بقیه چیست.

وی اضافه می‌کند: در آیین‌نامه دقیقاً آمده است که اگر مددکار اجتماعی تشخیص داد و یک جایی بگوید آقای قاضی شما حکم بده، پلیس برود بگیرد و بیاید.

 123 به جای 110

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: دنبال این هستیم که مردم به جای شماره 110 پلیس به شماره 123 اورژانس اجتماعی زنگ بزنند.

چلک می‌افزاید: به نظر من راه‌اندازی مرکز اجتماعی مانند خانه خورشید (مرکز مددکاری زنان و کودکان آسیب‌دیده) می‌تواند یک موضوع خاص باشد. مگر اجازه می‌دادند که مراکز این‌گونه داشته باشیم. یک نفر آمده و این مرکز را راه‌اندازی کرده است. کارهایی از این دست باید بیش‌تر انجام شود. برای اثبات خودمان، باید کارهای این‌چنینی انجام دهیم.

وی ادامه می‌دهد: بیش از 95 درصد آن‌چه که در برنامه ششم توسعه در بخش اجتماعی مصوب شد خروجی کنفرانس مددکاری اجتماعی گناباد بود. باید کار خوب انجام دهیم تا خریدار داشته باشد.

فکر میکنند آسیبهای اجتماعی به راحتی برطرف میشود

ساداتیان مددکار اجتماعی در اینجا صحبتهای چلک را قطع می‌کند و در تأیید حرفهای او در مورد نگاه سیاسی به مددکار و لزوم ایفای نقش او در برنامه‌ها، می‌گوید: مردم هنگام بیماری به پزشک مراجعه می‌کنند و پزشک اگر بیماری را تشخیص نداد، آزمایش تجویز می‌کند و تمام این روند، ملموس است اما یک مددکار با روح و نیازهای درونی انسان، سروکار دارد و قبول کنید که مددکاران هم به اندازه آن پزشک، این نیازها را می‌فهمد.

وی می‌افزاید: اغلب کسانی که این نیاز برای آنها ملموس نیست فکر می‌کنند مشکلات اجتماعی به راحتی برطرف می‌شود درصورتی‌که وقتی شما با روح و روان انسان سروکار دارید چه در قالب شخصی و فردی و چه در سطح جامعه، باید کسی با قدرت تحلیل وجود داشته باشد. ساداتیان خاطرنشان می‌کند: به‌کارگیری متخصصان اجتماعی، افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد به مجموعه نظام را در پی دارد. اتفاقاً از زاویه دید سیاسی نیز باید به کسانی که تخصص اجتماعی دارند، بهاداده شود.

 اجازه دهید تحلیلهای اجتماعی منعکس شود

چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در اینجا دوباره رشته کلام را به دست می‌گیرد و می‌گوید: اجازه دهید همان‌گونه که در حوزه اقتصاد، تحلیل گران اقتصادی و در حوزه سیاست، تحلیل گران سیاسی اظهارنظر می‌کنند، در حوزه اجتماعی نیز صاحب‌نظران اجتماعی، اظهارنظر کنند؛ صاحب‌نظران اجتماعی را خودی و غیرخودی نکنیم. مرز نگذاریم.

وی می‌افزاید: ممکن است تحلیل یک متخصص اجتماعی از زاویه دید متفاوت باشد اما این مسأله باعث پویایی می‌شود.

وی خاطرنشان می‌کند: باید اجازه دهیم تحلیلهای اجتماعی از زوایای مختلف، به موقع و به درستی منعکس شود.

 آب که از سرگذشت به فکر راه چاره میافتیم

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: در بسیاری از مواقع، آب که از سرگذشت بعد تازه می‌خواهیم اقدامی انجام دهیم درحالی‌که مسایل اجتماعی ویژگی خاصی دارد. چلک می‌افزاید: به طور مثال تغییرات حوزه اقتصاد و سیاست معمولاً مشخص است اما در حوزه اجتماعی، گاهی اوقات آن‌قدر تغییرات سریع و مسایل نوظهور و نوپدید داریم که ممکن است حتی هیچ پشتوانه نظری هم راجع به آنها نداشته باشیم. وی خاطرنشان می‌کند: به همین دلیل باید اجازه دهیم متخصصان اجتماعی در حوزه‌های مختلف، اظهارنظر کنند؛ همان‌گونه که من نمی‌توانم به‌عنوان یک مددکار اجتماعی یک اقتصاددان باشم، اقتصاددان هم نمی‌تواند یک مددکار اجتماعی باشد.

چلک اضافه می‌کند: هر دو می‌توانیم دغدغه‌های متقابل هم داشته باشیم اما در جای یکدیگر نمی‌توانیم قرار بگیریم.

پاک کردن صورت مسأله برای آسیبهای اجتماعی چارهساز نیست

چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تصریح می‌کند: فرمان حوزه اجتماعی، دست‌فرمان دارانی است که مقررات این فرمان داری را نمی‌دانند و به همین دلیل هنگام وقوع آسیبهای اجتماعی می‌گویند به طور مثال معتادان یا کودکان خیابان را جمع‌آوری کنند.

وی می‌افزاید: کاری که امتحان کردیم و می‌دانیم نتیجه آن چیست، فقط برای این‌که صورت مسأله را پاک کنیم دوباره آن را انجام می‌دهیم، مگر می‌توان مسایل اجتماعی را این‌گونه جمع کرد.

وی خاطرنشان می‌کند: مسایل اجتماعی، سازوکارهای خاص خود را برای مدیریت دارد که اگر به کار گرفته نشوند، تهدیدکننده خواهند بود.

تهدیدکننده امنیت اجتماعی را بشناسیم

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: آن‌چه که امنیت اجتماعی ما را تهدید می‌کند، تحریم، جنگ، اقتصاد و مسایل سیاسی نیست بلکه از بین رفتن هویت فرهنگی و اجتماعی ما است؛ آنگاه است که مانند درختی می‌شویم که ریشه نخواهیم داشت. چلک می‌افزاید: ما مددکاران اجتماعی دغدغه این مسایل را داریم، ایران و مردم را دوست داریم، وقت و انرژی می‌گذاریم اما کار سیاسی نمی‌کنیم؛ و ابزار کسی نمی‌شویم.

(ساداتیان مددکار اجتماعی در این هنگام می‌گوید: اتفاقاً اگر کار سیاسی می‌کنیم در راستای حاکمیت می‌کنیم).

چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ادامه می‌دهد: ما دوست نداریم که ابزار سیاسیون شویم و علاقه‌مند نیستیم موضوعاتی که مددکار اجتماعی با آنها سروکار دارد ابزار سیاسی شود. ما از این مسایل رنج می‌بریم. فقیر نباید ابزار رأی‌گیری شود.

وی تصریح می‌کند: چه ظلمی بدتر از این‌که فقر آن آدم را یک ابزاری بکنم ما مددکاران با این کار مخالفیم. این را چطوری داد بزنیم. ما می‌گوییم این آدم به‌عنوان انسان و یک شهروند، حقوقی دارد.

وی می‌گوید: اتفاقاً در تعریف جدید جهانی یکی از وظایف مددکاران اجتماعی، موضوع حقوق شهروندی یا همان حقوق بشر است. ما این درد را داریم. می‌گوییم در دروازه غار، این درد هست. در حاشیه‌نشینی، در فضای مجازی، در مدرسه، دانشگاه، خیابان و محله اینها هست مگر می‌توان از اینها چشم پوشید.

یکی باید این واقعیتها را بگوید.

  مددکار باید اجازه تحلیل مسایل را داشته باشد

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: در بیمارستان، دماسنج شدت تب را نشان می‌دهد. نباید این دماسنج را از بین برد، به همین شکل نیز نباید جلوی کسی را که تحلیل اجتماعی را انجام می‌دهد، بگیریم.

چلک می‌افزاید: دانش پزشکی می‌گوید اگر دمای بدن از این حد بالاتر رود باید اقداماتی انجام داد. در حوزه مددکاری اجتماعی نیز همین‌طور است باید به تحلیل آنها توجه داشت چون مددکاران، تنها گروهی هستند که همین امروز می‌توانند بگویند زیرزمین حوزه اجتماعی ایران چه خبر است، چون مستقیم با مردم سروکار دارند. وی تصریح می‌کند: حتی مردمی که دردشان را به اعضای خانواده خود نمی‌گویند به مددکاران می‌گویند.

 پیشنهاد تشکیل پرونده اجتماعی برای کودکان

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: اگر بگویند بزرگ‌ترین آرزوی تو برای کشور چیست این پیشنهاد را مطرح می‌کنم که البته این مسأله را سال 87 پیشنهاد دادم در مقطعی روی آن کار کردیم و بعد مدتی باقی ماند که پرونده اجتماعی برای کودکان داشته باشیم.

چلک می‌افزاید: وقتی بچه می‌خواهد به دنیا بیاید برای او کارت رشد و پرونده بهداشتی تشکیل می‌دهیم که کمک‌کننده سلامت جسمی است، ما هم نیازمند پرونده‌های اجتماعی هستیم از قبل از تولد، زمانی که پدر و مادر تصمیم می‌گیرند بچه‌دار شوند. چون تمام مراحل روی سرنوشت کودک تأثیر می‌گذارد. وی ادامه می‌دهد: هنگامی‌که کودکی 9 ساله می‌شود، پدر و مادر باید بدانند کودک در این سن چه ویژگیهایی دارد و چگونه با آن برخورد کنند.

وی اضافه می‌کند: اگر فردی رفت زندان و برگشت، باید جایی باید باشد تا به پذیرش اجتماعی او کمک کند تا تبدیل به خفاش شب آینده نشود. این هم مستلزم این است که همان‌گونه که می‌گوییم الآن به ازای تعداد این خانوار این تعداد پزشک باشد باید به جایی برسیم که به ازای هر تعداد خانوار یک مددکار اجتماعی وجود داشته باشد.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی می‌گوید: تشکیل پرونده‌های اجتماعی محله محور در پایگاه خدمات بخش غیردولتی، هزینه‌های بعدی جامعه مانند هزینه‌های معلولیت و جرم را کاهش می‌دهد.

چلک تأکید می‌کند: اگر همان‌گونه که سلامت جسم مهم است سلامت روانی اجتماعی مردم نیز مهم است.

ساداتیان مددکار اجتماعی در این هنگام می‌گوید: در قوه قضاییه در خیلی از کشورها بر اساس نظر مددکار در خیلی موارد قضات نظر می‌دهند.

چلک در پاسخ به ساداتیان می‌گوید: اکنون خوشبختانه در آیین جدید دادرسی به مسأله مددکاری توجه شده و در قانون مجازات در حال استفاده است.

  15 میلیون پرونده قضایی؛ گره کار کجاست؟

چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: اکنون با 80 میلیون نفر جمعیت، 15 میلیون پرونده قضایی داریم که این تعداد پرونده با این جمعیت، زیاد است. معلوم است که گره‌ای وجود دارد.

وی این سؤال را مطرح می‌کند که خفاش شب چه کسی بود و خود پاسخ می‌دهد: خفاش شب، فردی بود که برای دوچرخه دزدی به زندان رفت و هنگام بازگشت، دیوار جلوی او گذاشته شد و نتوانست به جامعه بازگردد. رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: آیا زمانی که بچه یا زنی معتاد می‌شود، راهش این است که دیوار جلوی او بگذاریم یا برای بازگشت او به جامعه کاری کنیم؛ اما چه کسی می‌تواند این کار را انجام دهد؟ قطعاً مددکار اجتماعی می‌تواند.

چلک می‌افزاید: پدری با فرزندش ناسازگاری دارد و نمی‌داند چکار کند. بسیاری از خشونتها به خاطر این‌که است که جایی نیست که این‌گونه افراد را با منابع اجتماعی مرتبط کند و معرفی دهد.

وی خاطرنشان می‌کند: خانه‌های بهداشت و پایگاههای آتش‌نشانی در اماکن در دسترس تأسیس می‌شوند ما نیز در حوزه اجتماعی نیاز به مراکز در دسترس داریم آنگاه مردم مددکاری اجتماعی را در زندگی خودشان لمس خواهند کرد. ما نتوانستیم.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: همان‌گونه که در حال طراحی پزشک خانواده هستیم یک مددکار اجتماعی نیز برای خانواده از ابتدا نیاز هست؛ اما قرار نیست بجای خانواده‌ها تصمیم بگیرد بلکه درجایی که لازم بود ارجاع و راهنمایی درست داشته باشد.

  نبود پیوست اجتماعی در تصمیمگیریها

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در پاسخ به سؤال خبرنگار ایرنا در خصوص تأثیر مسایل اقتصادی در آسیبهای اجتماعی می‌گوید: حوزه اجتماعی جزیره نیست. بسیاری از مسایل اجتماعی کشور که در حوزه مددکاری با آن مواجه هستیم تحت تأثیر شرایط بیرونی یعنی شرایط سیاسی یا اقتصادی است. چلک می‌افزاید: اگر شرایط توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خوب نباشد قطعاً حوزه اجتماعی نیز خوب نخواهد بود چون روی هم تأثیر می‌گذارند و از هم تأثیر می‌پذیرند. وی خاطرنشان می‌کند: ما در بسیاری از تصمیم‌گیریهایمان پیوست اجتماعی نداریم. برخی کشورها می‌گویند بیکاری‌ام افساد است؛ اما اشتغال مستلزم بالا بودن آن سرمایه اجتماعی است.

چلک خاطرنشان می‌کند: وقتی تولید خوبی نداریم می‌خواهیم سر مردم کلاه بگذاریم و جنس بنجل به مردم تحویل دهیم و این مسأله اشتغال ایجاد نخواهد کرد. مدل کار ما اکنون این‌گونه است. تا به ما بگویند جنس ایرانی بخر می‌گوییم من را بکشند جنس ایرانی نمی‌خرم. شعار می‌دهیم جنس ایرانی اما کدام جنس ایرانی؟

وی تصریح می‌کند: حاضریم قیمتهای بیش‌تر بپردازیم چون می‌دانیم مدت‌زمانی که می‌توانیم از آن جنس بهره‌برداری کنیم بیش‌تر است. قبول کرده‌ایم که ایرانی نمی‌تواند. روی این بخش باید بیش از همیشه کار کنیم. ارتباط این چهار بخش اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را با یکدیگر ببینیم. (این نوشتار تلخیص شده می‌باشد) منبع: ایرنا


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۷
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *